کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همگنساز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
homogenizer
همگنساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی برای یکنواخت کردن پراکندگی اجزای موجود در مواد
-
واژههای مشابه
-
homogeneous membrane
غشای همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] غشایی با ساختار و ویژگیهای انتقالدهندگی یکسان در تمام ضخامت آن
-
homopause
همگنایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تراز گذار از همگنسپهر به دگرگِنسپهر
-
homogenization
همگنسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم و فنّاوری غذا] یکنواخت کردن بافت و ترکیبات مواد
-
homosphere
همگنسپهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بخش پایینی در تقسیمبندی دولایهای جو که در آن ترکیبات جوّ عمدتاً همگناند
-
homogenized
همگنشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادهای که بافت و ترکیبات آن یکنواخت شده باشد
-
homogenized milk
شیر همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیری که گویچههای چربی آن با همگنساز خرد شده باشد
-
straight ticket
رأی همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی به همۀ نامزدهای فقط یک حزب در یک یا چند انتخابات همزمان
-
homogeneous freezing
انجماد همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] انجماد آب بدون هستۀ انجماد
-
straight-ticket voting, straight-party voting
رأیدهی همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی دادن به همه نامزدهای فقط یک حزب در یک یا چند انتخابات همزمان
-
لازمساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← ناگذرساز
-
flocculant
لختهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی محیطزیست و انرژی] پلیالکترولیتِ (polyelectrolyte) آلی محلول در آب که بهتنهایی یا همراه با نمکهای معدنی تودههای جامدی ایجاد میکند که بهسرعت در آب یا فاضلاب تهنشین میشوند
-
batching plant
مخلوطساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] دستگاهی که نسبت مواد مورد نیاز برای تولید یک محصول، مانند سیمان، بتون، آسفالت، را تعیین و پس از مخلوط کردن آنها محصول نهایی را تهیه میکند
-
متعدیساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← گذراساز