کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همگنایست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
homopause
همگنایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تراز گذار از همگنسپهر به دگرگِنسپهر
-
واژههای مشابه
-
stop 2
ایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از گزینههای نوار ابزار (tool bar) که برای متوقف کردن عمل درحالِانجام به کار میرود
-
homogeneous membrane
غشای همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] غشایی با ساختار و ویژگیهای انتقالدهندگی یکسان در تمام ضخامت آن
-
homogenizer
همگنساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی برای یکنواخت کردن پراکندگی اجزای موجود در مواد
-
homogenization
همگنسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم و فنّاوری غذا] یکنواخت کردن بافت و ترکیبات مواد
-
homosphere
همگنسپهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بخش پایینی در تقسیمبندی دولایهای جو که در آن ترکیبات جوّ عمدتاً همگناند
-
homogenized
همگنشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادهای که بافت و ترکیبات آن یکنواخت شده باشد
-
homogenized milk
شیر همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیری که گویچههای چربی آن با همگنساز خرد شده باشد
-
straight ticket
رأی همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی به همۀ نامزدهای فقط یک حزب در یک یا چند انتخابات همزمان
-
homogeneous freezing
انجماد همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] انجماد آب بدون هستۀ انجماد
-
thermopause
گرمایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] سقف گرمسپهر در ارتفاع حدود 500 کیلومتری سطح زمین
-
dwell time
مدت ایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] زمان معین توقف وسیلۀ نقلیۀ همگانی یا قطار که شامل زمان لازم برای پیاده و سوار کردن مسافر و باز و بسته شدن درها و استقرار مسافران در جای خود است
-
mesopause
میانایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] قلۀ میانسپهر و پایۀ گرمسپهر
-
snub cable
زنجیرایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان متوقف کردن حرکت زنجیرباترمز دوّار لنگر