کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همهگذر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
hot pass
گذر گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] دومین گذر جوش که بر روی ریشۀ گرم انجام میشود
-
MIDI through, MIDI thru
گذر میدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] یکی از سه درگاه میدی که نسخهای از پیامها و دادههای رسیده به درگاه ورودی افزاره از آن به خارج منتقل میشود
-
cover pass
گذر نما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] گذر جوش ناشی از لایههای رویی یک جوش چندگذره (multi-pass weld) در سمت جوشکاری
-
causeway2
میانگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] معبری که معمولاً با ریختن و انباشتن خاک در آب در میان دریاچه یا تالاب یا خور ایجاد میشود
-
transit hall
تالار گذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] تالاری که مسافران گذری در آن منتظر سوار شدن بهوسیلۀ نقلیۀ دیگر شوند
-
through put
حجم گذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد وسایل نقلیه یا افرادی که با وسایل نقلیه در مدتزمان مشخص از یک یا چند نقطه میگذرند
-
capesize
دماغهگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستهای از کشتیها که به علت بزرگی ابعاد امکان عبور از کانال (canal) سوئز و پاناما را ندارند و ناچار از دماغۀ امید نیک عبور میکنند
-
handymax
راحتگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فلهبری با ظرفیت حمل 35 تا 50 هزار تن و آبخور کمتر از 12 متر که میتواند به اکثر بنادر وارد شود
-
transit visa
روادید گذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] مجوزی که برای عبور از یک کشور با محدودیت زمانی قیدشده در گذرنامه یا دفترچۀ بینالمللی خودرو به افراد داده شود
-
crossover 3
عرضگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] معبر اتصال پیادهرو یا سوارهرو بهصورت همسطح یا غیرهمسطح از یک معبر به طرف دیگر
-
transit 1, turnaround stop enroute, turnaround time, turnaround
انتظار گذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] 1. مدتزمان انتظار مسافر بر روی زمین از هنگام رسیدن پرواز نخست تا سوار شدن به پرواز دیگر 2. مدتزمانی که هواگَرد، بهویژه هواگَرد حملونقل تجاری، در بین دو پرواز بر روی زمین میماند
-
referendum
همهپرسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأیگیری برای پذیرش یا عدم پذیرش موضوعی خاص، از همۀ افرادی که طبق قوانین کشور میتوانند رأی بدهند
-
ubiquitous
همهجاگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی آنچه در همه جا یا در جاهای بسیار بهطور همزمان حضور دارد
-
ubiquity
همهجاگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] حضور در همه جا یا در جاهای بسیار بهطور همزمان
-
omnivore, omnivorous, omnivorous animal, diversivore
همهچیزخوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] جانداری که بتواند از انواع منابع غذایی، اعم از گیاهی یا جانوری، تغذیه کند