کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هفت جوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هفتتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← گروه هفتتایی
-
septet 2
هفتسرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قطعۀ موسیقی که برای هفت خواننده یا هفت نوازنده تصنیف شده باشد متـ . هفتنوازی
-
هفتنوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← هفتسرایی
-
septet 2
گروه هفتتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گروه موسیقی شامل هفت اجراکننده متـ . هفتتایی
-
heptatonic
هفتدرجهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ویژگی گام یا نظام یا شیوهای موسیقایی که وجه مشخصۀ آن استفاده از هفت نغمه یا هفت ردۀ نغمهای است
-
equiheptatonic
هفتدرجهای مساوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ویژگی گامی که در آن هنگام (octave) به هفت قسمت مساوی تقسیم شده است
-
Polygonum
علف هفتبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از علفهفتبندیان که اغلب در مناطق معتدل شمالی میرویند و شکل رویشی آنها بسیار متنوع و از علفی خوابیدۀ (prostrate) یکسالۀ پنجسانتیمتری گرفته تا علفی افراشتۀ (erect) چندسالۀ سه تا چهارمتری و درختی چوبی چندسالۀ 20 ت...
-
Polygonaceae
علفهفتبندیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از میخکسانان با حدود 45 سرده و 800 گونه که بندهای متورم (node joints) بسیاری در طول ساقههای آنها وجود دارد و دانههای فراوان تولید میکنند
-
جستوجو در متن
-
intermediate weld bead
مهرۀ جوش میانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] مهرۀ جوش حاصل از گذر جوش میانی
-
joint penetration
نفوذ در اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نفوذ فلز جوش در فاصله بین رویۀ جوش تا عمیقترین قسمت جوش، بدون در نظر گرفتن گردۀ جوش
-
fillet weld leg, leg of a fillet weld
ساق جوش گوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] فاصلۀ بین ریشۀ اتصال و پنجۀ جوش در جوش گوشهای متـ . ساق جوش
-
weld reinforcement
گُردۀ جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] فلز جوش مازاد بر مقدار لازم برای پر کردن شیار جوش
-
weld crack
تَرَک جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] ترکی که در منطقۀ جوش شامل فلز جوش و تفگاه به وجود میآید
-
intermittent weld
جوش منقطع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] جوش ناپیوسته با فاصلههای معین