کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هشتگوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
eight ball, eight-ball pool
هشتگوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی گویمیزک که با پانزده گوی رنگی و یک گوی ضربه بازی میشود و در آن گوی سیاه، که شمارۀ هشت است، آخرین گویی است که در سبد میاندازند
-
واژههای مشابه
-
ball
گوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعۀ نقاطی از یک فضای اقلیدسی که فاصلۀ آنها از نقطهای ثابت به نام مرکز نابیشتر از عددی مفروض به نام شعاع باشد
-
figure eight knot, German knot, Flemish knot, figure of eight
گره هشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی که به شکل هشت انگلیسی بسته میشود
-
هشتتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← گروه هشتتایی
-
octet 2
هشتسرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قطعۀ موسیقی که برای هشت خواننده یا هشت نوازنده تصنیف شده باشد متـ . هشتنوازی
-
octupole
هشتقطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دو چارقطبی الکتریکی یا مغناطیسی با توزیع بارهای مخالف که به فاصلۀ اندکی از هم قرار دارند
-
هشتنوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← هشتسرایی
-
octahedron
هشتوجهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] دیسۀ بلوری مکعبی هشتوجهی که هریک از وجوه آن مثلث متساویالاضلاع است [فیزیک] جسمی فضایی که از دو هرم با قاعدۀ مربعی مشترک ساخته میشود
-
epenthesis
میانهِشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند افزودن یک واحد آوایی در میان دو آوای متوالی برای جدا کردن آنها از یکدیگر
-
prothesis
پیشهِشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] افزودن یک آوای اضافی در آغاز واژه
-
anchor ball
گوی لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نشان دیداری کروی سیاه، به قطر حداقل 60 سانتیمتر، که در جایی از سینه قرار میگیرد که بهخوبی دیده شود و به مفهوم شناورِ درلنگر است متـ .گوی سیاه black ball
-
billiards/ billiard, cue sports
گویمیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نام عمومی هرنوع بازی که با گوی و چوب روی میز ماهوتپوش انجام میشود متـ . بیلیارد
-
pool, pocket billiards, pool billiards
گویمیزک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] گونهای گویمیز که با گوی و چوب روی میزی مشابه میز گویمیز، اما کوچکتر از آن، بازی میشود
-
nine ball, nine-ball pool
نُهگوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی گویمیزک که با نه گوی رنگی، که از یک تا نُه شمارهگذاری شدهاند، بازی میشود