کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هدایت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
call forwarding no reply
هدایت خط بیپاسخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] خدماتی که برخوانیهای ورودی مشترک را، در صورت پاسخ ندادن، به شمارۀ مشخص دیگری منتقل کند
-
call forwarding busy, CFB
هدایت خط مشغول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که تمام برخوانیهای ورودی مشترک را، در صورت اشغال، به شمارۀ مشخص دیگری هدایت کند
-
call deflection
هدایت خط موردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که کاربر با استفاده از آن، برخوانی ورودی خود را پس از برقراری ارتباط، بدون پاسخگویی به شمارۀ دیگری منتقل کند
-
call forwarding unconditional
هدایت خط نامشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که تمام برخوانیهای ورودی به مشترک را به شمارۀ مشخص دیگری منتقل کند
-
capillary control
هدایت مویینهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نظریهای مهجور که بر پایۀ آن جریان نفت ازطریق لولههای مویین مخزن به حفرۀ چاه جاری میشود
-
radar navigation guidance
هدایت ناوبری راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] یکی از انواع خدمات راداری که در آن رادار زمینی هواگرد را در خط سیر پرواز (course) هدایت میکند
-
semi-active homing guidance, semi-active guidance
هدایت نیمهعامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی هدایت موشکی که در آن گیرندۀ درون موشک برای هدفگیری از تابشهای هدفی که بهوسیلۀ یک منبع خارجی روشن شده است استفاده میکند
-
Transmission Control Protocol, TCP
قرارداد هدایت انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] قراردادی که براساس آن دو میزبان میتوانند با هم ارتباط برقرار کنند و به مبادلۀ داده بپردازند
-
precision-guided munitions, PGM
مهمات هدایتدقیق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سلاحی مجهز به جستوجوگر که با شناسایی انرژی الکترومغناطیسی بازتابی از هدف یا نقطۀ مرجع و پردازش آن فرمانهای هدایت را برای سامانۀ واپایش ارسال میکند و بهاینترتیب، سلاح به سمت هدف هدایت میشود
-
missile
موشک هدایتشونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شیء یا سلاحی که برای پرتاب هدفمند طراحی شده باشد متـ . موشک 2
-
redirected call
تماس هدایتشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تماسی که به علت عدم امکان پاسخگویی در نشانی مقصد به نشانی دیگر در شبکه منتقل میشود متـ . برخوانی هدایتشده
-
laser guided weapon
سلاح هدایتلیزری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سلاح مجهز به جستوجوگر انرژی لیزریِ بازتابیده از هدف که پس از دریافت اشعۀ لیزرِ بازتابی و پردازش نشانکها/ سیگنالها فرمانهایی برای هدایت سلاح به سمت هدف به سامانۀ واپایش صادر میکند
-
automatic train operation, ATO
سامانۀ هدایت خودکار قطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانهای برای هدایت خودکار قطار براساس دادههایی که از تجهیزات کنار خط یا مرکز نظارت دریافت میکند
-
برخوانی هدایتشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← تماس هدایتشده
-
unmanned aerial vehicle, unattended aerial vehicle, UAV
پرندۀ هدایتپذیرازدور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هواگَردِ موتوردار بدون سرنشینِ یکبارمصرف یا قابلبازیافت که با نیروهای آئرودینامیکی بهصورت خودکار یا با واپایش از راه دور به پرواز درمیآید و برای حمل محمولههای متعارف یا مرگبار به کار میرود اختـ . پهپاد