کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیمستبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
mediocris
نیمستبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] گونهای از ابرهای کومهای با گسترش قائم متوسط که در قلۀ آن برجستگیهای نسبتاً کوچکی دیده میشود
-
واژههای مشابه
-
congestus
ستبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] گونهای از ابرهای کومهای با رشد چشمگیر که اغلب گسترش قائم زیادی دارد و قسمت فوقانی برجستۀ آن غالباًً شبیه به گلکلم است
-
thick-split graft, split-thickness graft
پیوندینۀ نیملایهستبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی پیوندینۀ پوستی شامل روپوست که ضخامت آن تقریباً دوسوم پیوندینۀ تماملایه است
-
ruggedized equipment
ستبرافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] یکی از انواع تجهیزات آماده که در شرایط نامساعد محیطی قابل استفاده است
-
semi-consonant
نیمهمخوان، نیمصامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← نیمواکه
-
hemihydrate
نیمآبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی هیدرات بلورینی که بهازای هر دو واحد مولکولی در ترکیب، دارای یک آب تبلور باشد
-
flag station
نیمایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ایستگاه بستۀ دارای ساختمان و سکو و در برخی موارد خطوط کناری و کارمند
-
semigloss
نیمبرّاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی سطحی که میزان برّاقیت آن در زاویۀ 60 درجه در گسترۀ 40 تا 55 قرار دارد
-
half price
نیمبها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمتی معادل نصف قیمت معمول
-
semitone
نیمپرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کوچکترین فاصلۀ میان دو نُت بلافصل در موسیقی غربی
-
parboiled
نیمپز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی برخی مواد غذایی که عمل پخت ناقص برای تغییر برخی از خصوصیات بر روی آن انجام گیرد
-
semicure
نیمپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پخت اولیۀ محصول یا بخشی از آن
-
half-width
نیمپهنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] برای تابعی که دارای مقدار بیشینه است و در دو طرف آن تابع بهسرعت کاهش مییابد، فاصلۀ میان دو مقدار از متغیر مستقل که در آنها مقدار تابع، نصف مقدار بیشینه است
-
half-cell
نیمپیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] الکترود واحدی که در یک محلول برقکاف قرار گرفته است