کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیمهکوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
hemianopia, hemianopsia
نیمهکوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] کوری فقط در یک چشم
-
واژههای مشابه
-
absolute hemianopia
نیمهکوری مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] کوری به نور و رنگ و شکل در نیمی از میدان بینایی
-
heteronymous hemianopia
نیمهکوری ناهمسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نیمهکوری در دو نیمۀ ناهمسو از میدان بینایی دو چشم
-
homonymous hemianopia
نیمهکوری همسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نیمهکوری در دو نیمۀ همسو از میدان بینایی دو چشم
-
unilateral hemianopia
نیمهکوری یکطرفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نیمهکوری فقط در یک چشم
-
Curie point
نقطۀ کوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← دمای کوری
-
tritanopia
آبیکوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] اختلال نادری در تشخیص رنگ که در آن شخص مبتلا، به نور آبی حساس نیست و آبی و سبز را با هم اشتباه میکند
-
protanopia, anerythropsia, red blindness
سرخکوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] اختلالی در تشخیص رنگ که در آن فرد مبتلا توانایی تشخیص رنگ سرخ را از زرد و سبز ندارد
-
snow blindness, nivialis ophtalmia
برفکوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، علوم جَوّ] اختلال دردناک قرنیۀ چشم به علت قرار گرفتن بیشازحد در معرض نور فرابنفشی که از برف بازتابیده میشود
-
Curie temperature
دمای کوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] دمایی که در آن کانی خاصیت فِرّومغناطیسی خود را از دست میدهد متـ . نقطۀ کوری Curie point
-
amaurosis
پیکوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی کوری که در آن هیچ ضایعۀ نمایانی در چشم دیده نمیشود
-
Curie depth
عمق کوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] عمقی در زمین (30 تا 40 کیلومتر از سطح) که در آن افزایش دما موجب میشود مواد خاصیت مغناطیسی را از دست بدهند
-
at the dip
نیمهافراشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حالتی که در آن پرچم در میانۀ میلۀ پرچم، به نشانۀ آماده بودن کشتی، برای عملیات یا احترام به ناو دیگر قرار دارد
-
first half
نیمۀ اول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بخش اول بازی یا مسابقه پیش از وقت استراحت بین دو نیمه