کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیمهخوشوجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
subhedral
نیمهخوشوجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی دانهای که در بخشهایی از آن وجوه بلوری دیده میشود متـ . نیمهخودریخت hypidiomorphic, hypautomorphic
-
واژههای مشابه
-
euhedral
خوشوجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی دانهای که دارای وجوه بلوری کامل است متـ . خودریخت idiomorphic, automorphic
-
mood 2
وجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] تمایز دستوری در صورت افعال که دیدگاه و نظر گوینده یا نویسنده را نسبت به وضعیت توصیفشده در پارهگفتار نشان میدهد
-
indicative mood
وجه اخباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] وجهی از فعل که وضعیت بیانشده در پارهگفتار را بهمثابۀ وضعیتی واقعی نشان میدهد
-
subjunctive mood
وجه التزامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] وجهی از فعل که وضعیت بیانشده در پارهگفتار را بهمثابۀ وضعیتی نسبی و غیرقطعی نشان میدهد
-
imperative mood
وجه امری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] وجهی از فعل که برای بیان درخواست و دستور دادن به کار میرود
-
crystal face
وجه بلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] هریک از سطوح صاف و بیرونی بلور
-
interrogative mood
وجه پرسشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] وجهی از فعل که برای بیان پرسش به کار میرود
-
optative mood
وجه تمنایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] وجهی از فعل که برای بیان وضعیتی به کار میرود که منوط به درخواست تمنایی است
-
conditional mood
وجه شرطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] وجهی از فعل که برای بیان وضعیتی به کار میرود که منوط به تحقق شرطی است
-
anhedral 1
بیوجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی بلوری که فاقد وجوه بلوری است متـ . بیگانهریخت xenomorphic, allotriomorphic
-
at the dip
نیمهافراشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حالتی که در آن پرچم در میانۀ میلۀ پرچم، به نشانۀ آماده بودن کشتی، برای عملیات یا احترام به ناو دیگر قرار دارد
-
first half
نیمۀ اول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بخش اول بازی یا مسابقه پیش از وقت استراحت بین دو نیمه
-
semidominance
نیمهبارزیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] وضعیتی که در آن دو دگرۀ نامشابه در حالت ناجورتخمی نسبت به هم بارزیت کامل ندارند و درنتیجه رُخنمود حاصل، حد واسط هریک از آنها در حالت جورتخمی خواهد بود متـ . بارزیت نسبی partial dominance