کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوعی تار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
angle of acceptance
زاویۀ پذیرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] زاویۀ برخورد پرتوهای نور به دهانۀ تار نوری هنگامیکه نور به درون تار نوری هدایت شود
-
ultraviolet fiber optics
سامانۀ تار نوری فرابنفش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] سامانۀ تار نوری طراحیشده برای کار با تابش فرابنفش
-
STS
تار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← تغییر آستانۀ معیار
-
indicator-mediated fiber optic sensor
حسگر تار نوری نشانگرمیانجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] حسگری که در آن نور از منبع نور تا انتهای تار نوری حرکت میکند و در آنجا با عنصر شناسایی زیستی یا شیمیایی خاصی برهمکنش دارد
-
nanofibre
نانوتار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تار کربنی توخالی به طول چند میکرون و به عرض چندده تا دویست نانومتر
-
lensed tip
نوکعدسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] نوعی تار نوری که نوک آن را به شکل عدسی درآوردهاند
-
hair hygrometer
نمسنج مویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نمسنجی برای اندازهگیری رطوبت نسبی براساس تغییرات طول تار مو
-
image motion
کشیدگی تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تار شدن تصویر براثر حرکت نسبی دوربین و شیء
-
amblyopia
تنبلی چشم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تار شدن بینایی بدون ضایعۀ عضوی قابلتشخیص در چشم متـ . پیکمبینی
-
string 1
تار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جسم جامدی که ابعاد سطح مقطعاش بسیار کوچکتر از طول آن است
-
ametropia
ناسازبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نابهنجاری شکست نور در چشم که به تار شدن تصویر تشکیلشده بر روی شبکیه منجر میشود
-
contact tip
نوک سوزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] تار نوری با نوک اندودشده که براثر عبور نور لیزر داغ میشود و در هنگام تماس میسوزاند
-
cladding 2
غلاف 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، مهندسی مخابرات] روکشی بیرونی از جنس شیشه که هستۀ تار نوری را در بر میگیرد
-
fibroblast
تارتَنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] یاختهای از بافت همبند که در مسیر تکوین به یک تار متمایز تبدیل میشود
-
warp yarn, warp thread
تار طناب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از رشتههای طناب که با رشتهای دیگر تابیده شده باشد