کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
notation
نُتنویسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوشتن نُت موسیقی به هر روشی
-
playwrighting
نمایشنامهنویسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] عمل نوشتن نمایشنامه
-
burn
سوزاندن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوشتن بر روی یک رسانۀ نوری
-
اندیکاتورنویس
نمانویس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] کارمندی که مسئول نوشتن دفتر اندیکاتور است
-
co-writer
نویسندۀ همکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] شخصی که با یک یا چند نویسندۀ دیگر در نوشتن اثری همکاری کند
-
agraphia
نگارشپریشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گونهای از زبانپریشی که مشخصۀ آن ناتوانی در نوشتن است
-
non-repudiation of message creation
سلب انکار پیامدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی برای آنکه هستاری نتواند نوشتن محتوای پیام را انکار کند
-
text processing
متنپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوشتن و تغییر دادن و ویرایش و چاپ حروف و متون با نرمافزار رایانهای مخصوص
-
active vocabulary
واژگان فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مجموع واژههایی که گویشوران یک زبان در سخن گفتن و نوشتن به کار میبرند
-
word processing
واژهپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوشتن و تغییر دادن و ویرایش و چاپ حروف و واژهها با نرمافزار رایانهای مخصوص
-
factorization
تجزیه به عاملها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نوشتن یک عدد یا چندجملهای بهصورت حاصلضرب چند عدد یا چندجملهای متـ . عاملیابی
-
calligraphy
خوشنویسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] نوشتن یک متن براساس تمام قواعد و ضوابط زیباشناختی کتابت متـ . خطاطی
-
code switching
رمزگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] تغییر از یک زبان یا گویش به زبان یا گویش دیگر در هنگام سخن گفتن یا نوشتن
-
satirist
طنزپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] شخصی که بهصورت حرفهای به نوشتن و خلق آثار طنز میپردازد متـ . طنزنویس
-
WORM drive
گردونۀ تکنویس ـ بسخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که بهکمک آن میتوان اطلاعات را بر روی دیسک (disc) نوری گذاشت یا از آن خواند؛ دادهها فقط یک بار قابل نوشتن است و پس از آن فقط قابل خواندن است متـ . گردونۀ تک ـ بس