کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نماینده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
representative
نماینده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فرد یا مؤسسهای که با اختیارات و مسئولیتهای مشخص، انجام بخشی از وظایف فرد یا مؤسسهای دیگر را بر عهده گیرد
-
واژههای مشابه
-
loading agent
نمایندۀ بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مأموری که در بندر کارهای مربوط به بارگیری کشتی خاصی را انجام میدهد
-
shipping agent
نمایندۀ کشتیرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرد مأمور از طرف نمایندگی کشتیرانی
-
patent agent
نمایندۀ ثبت اختراع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق، مدیریت-مدیریت فنّاوری] شخصی حقیقی یا حقوقی که به نمایندگی از طرف مخترع تقاضانامۀ ثبت اختراع را تهیه و پیگیری میکند، اما وکیل مخترع در دعاوی حقوقی نیست
-
travel agent
نمایندۀ خدمات مسافرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخص یا سازمانی که خدمات مسافرتی مانند حملونقل و اقامت را در گشتهای نیمهفراگیر از طرف ارائهدهندگان اصلی مانند شرکتهای حملونقل و مهمانخانهها و گشتپردازان، در مقابل دریافت کارمزد میفروشد متـ . سفرگذار
-
shipowner's agent
نمایندۀ مالک کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شخصی حقیقی یا حقوقی که برای تأمین نیازهای کشتی در بنادر به نیابت از مالک کشتی اقدامات لازم را انجام میدهد
-
جستوجو در متن
-
سفرگذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← نمایندۀ خدمات مسافرتی
-
wildcard
نویسۀ جانشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نویسهای که میتواند نماینده یک یا چند نویسه در متن باشد
-
allomorph
تکواژگونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] یکی از چند صورت زبانی که نمایندۀ یک تکواژ باشد
-
mean, mean value
میانگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] عددی که معرف و نمایندۀ مجموعهای از چند عدد است
-
window 1
پنجره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] محدودهای مستطیلشکل در پرده که نمایندۀ کار معینی است
-
logographic writing
خط واژهنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] خطی که هریک از نشانههای نوشتاری آن نمایندۀ یک واژۀ کامل است
-
vote of censure, censure vote
رأی نکوهش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأیی که برای انتقاد از یک نماینده یا دولت به علت یک عمل خاص در مجلس داده میشود