کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقطه نقطه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
point-to-point
نقطهبهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی ارسال نشانکها از یک نقطۀ مبدأ به یک نقطۀ مقصد
-
point-to-point connection
اتصال نقطهبهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی برق، مهندسی مخابرات] اتصال بدون وقفه میان یک دستگاه و دستگاه دیگر
-
point-to-point delivery
تحویل نقطهبهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تحویل داده از یک منبع به یک مقصد
-
point-to-point signaling, end-to-end signaling
نشانکدهی نقطهبهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] روشی در نشانکدهی/ سیگنالدهی که در آن یک ایستگاه واسط ابتدا نشانکها را بهطور کامل دریافت میکند و سپس خط تماس را برقرار میسازد
-
point-to-point topology
همبندی نقطهبهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] نوعی آرایش شبکه که در آن هر گره بهطور مستقیم به گره دیگر متصل میشود
-
tie point
گرهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای که دو یا چند واحد نقشهبرداری یا عکسی را به هم پیوند میدهد
-
clearance point
نقطۀ آزادسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نقطهای با حداقل فاصلۀ ایمن از سوزن یا تقاطعی که سامانۀ آشکارساز قطار در آن قرار دارد و با عبور قطار از روی آن خروج قطار از محدودۀ تقاطع مشخص میشود
-
flash point/ flashpoint , FP
نقطۀ اشتعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسى شيمى] پایینترین دمایی که در آن بخار قابلاشتعال با هوا به قدر کافی ایجاد شود
-
principal point, principal points of a lens
نقطۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] محل برخورد صفحۀ اصلی با محور نوری
-
holding fix, holding point
نقطۀ انتظار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نقطهای مشخص و ثابت و قابلرؤیت از منظر خلبان بر روی زمین که هواگَرد، در صورت لزوم، بر فراز آن گردش میکند تا برای فرود آماده شود
-
running fix
نقطۀ انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نقطهای جغرافیایی که حاصل تقاطع حداقل دو خط مکان (LOP) است که در زمانهای متفاوت به دست میآید؛ خط مکان اول به روش ناوبری تخمینی به زمان آخرین خط مکان منتقل میشود
-
freezing point
نقطۀ انجماد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] دمایی که در آن مایع به جامد یا جامد به مایع تبدیل میشود
-
shotpoint, source point, SP
نقطۀ انفجار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] محلی که چشمۀ لرزه در آن واقع شده است متـ . چشمهگاه
-
critical point
نقطۀ بحرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حالتی در فضای فاز که در آن ویژگیهای فاز بخار از فاز مایع تمایزناپذیر است
-
critical point
نقطۀ بحرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] نقطهای که در آن ویژگیهای یک سامانه براثر تغییرات کوچک و ناگهانی به وضعیت آشوب برسد یا رفتار آن ثابت بماند