کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقش دوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
title role/ title-role, name part, title part/ title-part, title character
نقشعنوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] شخصیت اصلی نمایش یا فیلم که نام نمایشنامه یا فیلم از او گرفته شده است
-
motif 3
نقشمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] 1. ایده و رویداد و شخصیت خاص تکرارشونده در ادبیات نمایشی 2. عنصر مضمونی یا بصری تکراشونده در فیلمهای یک کارگردان
-
symmetrical tread pattern
نقش متقارن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی نقش رویه که در آن طرح دو طرف خط مرکزی رویه همسان است
-
asymmetrical tread design, nonsymmetrical tread design
نقش نامتقارن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی نقش رویه که در آن طرح دو طرف خط مرکزی رویه ناهمسان است
-
function word, grammatical word
نقشنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای عموماً بدون معنای واژگانی مشخص و دارای معنای دستوری که در جمله نقش نحوی یا ساختاری ندارد متـ . واژۀ نقشی
-
rib shape, ribs, rib pattern
نقش نواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی نقش رویه که متشکل از نوارهای موازی است
-
ripple mark
موجنقش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سطح موجی یا سیمایی سطحی متشکل از فرورفتگیها و پشتههای کوچکمقیاس تقریباً موازی که در سطح تماس بین سیال و مواد رسوبی نامنسجم، بهویژه ماسۀ سست، تشکیل میشود
-
watermark
تهنقش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] دادههای حامل شناسانههای منابع یا مالکان اثر و احتمالاً اطلاعات اختیاری دیگر
-
cut out
بریدهنقش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] اَشکال کوچک بریدهشده از کاغذ یا مقوا یا چوب یا مواد دیگر که در پویانمایی از آنها استفاده میشود متـ . بریده
-
bit part
خردهنقش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نقش کوچکی در فیلم که بازیگر آن معمولاً فقط یکی دو جمله ادا میکند
-
genomic imprinting
نقشبست ژنگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] فرایند بیان ژنی والد-ویژۀ (parent-specific) دگرههای یک ژن خاص متـ . نقشبست ژنی genetic imprinting
-
genetic imprinting
نقشبست ژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← نقشبست ژنگانی
-
lug shape, lug pattern
نقش دندهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی نقش رویه که در آن شیارها ناپیوسته و عمود بر محیط تایر است
-
rib-lug shape, rib-lug pattern
نقش دندهنواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی نقش رویه که مرکب از نقش نواری و نقش دندهای است
-
block shape,block pattern
نقش قطعهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی نقش رویه متشکل از تکقطعههایی که شیارهای آنها به یکدیگر پیوسته است