کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
stakeholder
ذینفع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] شخص یا سازمانی که فعالانه در کار پروژه شرکت دارد یا نحوۀ اجرا یا تکمیل پروژه بر سود یا زیان او تأثیر میگذارد
-
جستوجو در متن
-
electioneer 1, electioneerer
رأیگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کسی که فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات فعالیت کند
-
electioneer 2, electioneering
رأیگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تلاش فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات
-
participatory forestry, social forestry
جنگلداری مشارکتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی مدیریت جنگل با مشارکت افراد و گروههای ذینفع در مراحل برنامهریزی و اجرا
-
ballot-rigging
دستکاری انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] بهکارگیری هر روش نادرست در برگزاری انتخابات به نفع یک نامزد یا حزب خاص
-
by-electioneering
رأیگری میاندورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تلاش فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات میاندورهای
-
lobby 2
گروه لابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] گروهی که برای وضع یا تصویب قانون یا سیاستی مشخص به نفع فرد یا گروهی خاص بر قانونگذاران یا مسئولان اجرایی اعمال نفوذ میکند متـ . لابی
-
lobby 3
لابی کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اِعمال نفوذ بر قانونگذاران یا مسئولان اجرایی برای وضع یا تصویب قانون یا سیاستی مشخص به نفع فرد یا گروهی خاص
-
advantage rule
فرصت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] قانونی که به داور اجازه میدهد بعد از وقوع خطا چنانچه شرایط به نفع تیم غیرخاطی باشد از اعلام خطا چشمپوشی کند
-
fix 1
تبانی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تعیین نتیجۀ مسابقه به نفع یکی از دو طرف ازطریق همدستی با یک یا چند تن از شرکتکنندگان در مسابقه یا یکی از داوران
-
match-fixing, race-fixing
تبانی در مسابقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] دستکاری در نتیجۀ بازی، به نفع یکی از طرفهای مسابقه، گاه با اعمال نفوذ اتحادیههای شرطبندی متـ . تبانی2
-
swing voter, floating voter
رأیدهندۀ سرگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأیدهندهای که به جای رأی دادن به حزب به فرد رأی میدهد و رأی او میتواند نتیجۀ انتخابات را به نفع هر یک از طرفین تغییر دهد
-
spoiler
رأیشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نامزدی که خود بخت پیروزی ندارد، اما با شرکت در انتخابات بخت پیروزی نامزدی دیگر را به نفع نامزد ثالث کاهش میدهد
-
bargaining theory
نظریۀ چانهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظریهای ناظر بر روشی در تصمیمگیری برای وضعیتی که در آن، نفع طرفهای درگیر در چانهزنی برای دستیابی به راهحلی است که وضعیت هریک از طرفها را بهبود میبخشد و موجب زیان هیچیک نمیشود