کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نصف القطر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
meridian, celestial meridian
نصفالنهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] دایرۀ ساعتی که از سمتالرأس ناظر میگذرد
-
geomagnetic meridian
نصفالنهار زمینمغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نیمدایرهای که قطبهای زمینمغناطیسی را به هم وصل میکند
-
magnetic meridian
نصفالنهار مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] خطی که در هر مکان بر راستای میدان مغناطیسی زمین منطبق باشد
-
half ahead
نصفبهجلو!
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان حرکت به جلو با نصف دورِ ممکن موتور
-
half astern
نصفبهعقب!
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان حرکت به عقب با نصف دورِ ممکن موتور
-
meridian astronomy
نجوم نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] اندازهگیری مختصات سماوی اجرام نجومی ازطریق رصد زمان دقیق عبور آنها از نصفالنهار و فاصلۀ آنها از سمتالرأس
-
meridional distance
فاصلۀ نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فاصلۀ اندازهگیریشده در امتداد نصفالنهار بر روی بیضوی
-
meridional cell
یاختۀ نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یاختۀ گردشی بزرگمقیاسی در جوّ یا اقیانوس که غالباً در صفحۀ نصفالنهاری در راستای شمالـ جنوب تشکیل میشود و نمونۀ بارز آن یاختۀ هادلی است
-
transit 3
گذر نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] عبور جِرم آسمانی از نصفالنهار ناظر
-
transit instrument
ابزار نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ← تلسکوپ نصفالنهاری
-
meridian telescope, transit telescope, meridian circle
تلسکوپ نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] تلسکوپی که بر یک محور ثابت مستقر است و فقط در امتداد نصفالنهار محل حرکت میکند متـ . ابزار نصفالنهاری transit instrument