کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
run aground
به گِل نشستن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] برخورد کردن کشتی به کف دریا یا صخره بهنحویکه بهطور دائم یا موقت از حرکت بازماند
-
جستوجو در متن
-
maximum landing weight, MLW 2
وزن بیشینۀ نشست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حداکثر وزن مجاز هواگَرد در هنگام نشستن بر روی باند پرواز
-
kiss landing
آرامنشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشستن هواگَرد بر روی باند با آهنگ نزول نزدیک به صفر
-
landing light
چراغ فرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] چراغهایی در هواپیما برای روشن کردن باند فرود در هنگام نشستن
-
antistaining properties
خواص ضدلک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] مقاومت سطوح در برابر نشستن لکههای روغنپایه یا آبپایه بر آنها
-
dust fall
غبارنشست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نشستن ذرات موجود در هوا با نیروی وزن خود بر سطوح گوناگون
-
landing
فرود 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] عمل پایانی پرواز و برگرداندن هواپیما به زمین؛ عمل فرود آمدن و نشستن متـ . نشست 3
-
kayak
توتین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] قایقی باریک با دو سر تیز که روی آن بهجز محل نشستن پاروزن یا پاروزنها با قاب نفوذناپذیری پوشانده شده است و با پاروی دوسر رانده میشود
-
squat 1
چمپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در وزنهبرداری و آمادگی جسمانی، حرکت یا تمرینی شامل نشستن و برخاستن ورزشکار درحالیکه وزنهای را پشت سر و روی شانهها نگه داشته است
-
bus shelter
سرپناه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سازهای در ایستگاه حملونقل عمومی برای محافظت مسافران در برابر اوضاع نامساعد جوّی که ممکن است دارای محل نشستن نیز باشد
-
bobsledding, bobsleigh, luge competition
سورتمهسُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که در مسیر شیبدار با استفاده از سورتمۀ چوبی یا فلزی انجام شود و ورزشکار با هل دادن سورتمه و نشستن در آن روی برف سر بخورد
-
black rail
سیاهریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلی که نشستن شبنم بر روی تاج آن باعث لغزش و سر خوردن و درجا چرخیدن چرخ قطار میشود
-
aircraft arresting cable
بافۀ بازدار هواپیما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بافه/کابلی مخصوص که برای کاهش سرعت هواپیما در هنگام نشستن در عرض باند، در مسیر فرود هواپیما، نصب میشود متـ . کابل بازدار هواپیما