کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشت آب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
effusion 2
نشت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] 1. تراوش مایع از رگهای خونی یا لنفی به درون بافتها یا یک حفره 2. مایع تراویده از رگهای خونی یا لنفی به فضای میانبافتی یا به درون یک حفره
-
leakage
نشت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فرار تدریجی و ناخواستۀ کمیتی فیزیکی از محیط، مانند خروج نوترونها از قلب واکنشگاه/ رآکتور هستهای یا عبور جریان الکتریکی از مواد عایق
-
information compromise
نشت اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فرایندی در جنگ اطلاعات که در طی آن اطلاعات انحصاری یک سازمان یا کشور به سازمان یا کشور رقیب میرسد
-
leakage indicator
نشتسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای اندازهگیری جریان نشتی در مدار الکتریکی
-
verbal leakage
نشت کلامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ابهامهای کلامی یا سایر جنبههای گفتار که به نظر میرسد اطلاعاتی را دربارۀ انگیزهها و رفتاری در فرد آشکار میکنند که او سعی در مخفی کردن آنها دارد
-
effusion 3
نشت مولکولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] عبور مولکولهای گاز از درون یک غشا یا سد متخلخل در نتیجۀ حرکتهای مولکولی
-
leak detector
نشتیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای یافتن منفذها یا ترکهای ریز در دیوارههای ظرف
-
leakage rate
آهنگ نشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آهنگ شارش هرگونه نشت از محفظه
-
leakage factor
ضریب نشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] در ترانسفورماتورها، نسبت شار مغناطیسی کل به شار خروجی مفید
-
cylinder head tester
نشتیاب سرسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] وسیلهای برای پیدا کردن نشتی سرسیلندر
-
زِهنَشت بارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← رواناب زیرسطحی
-
جستوجو در متن
-
makeup water
آب جبرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آبی که برای جبران کردن اتلاف آب ناشی از تبخیر و نشت و غیره اضافه میشود
-
unaccounted-for water
آب بهحسابنیامده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تفاوت بین آب تولیدی سالانه و آب مصرفی اندازهگیریشده که ناشی از نشت از شبکه و خطای شمارگر و دزدی آب است
-
bank filtration
صافش کرانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دروننشت القایی آب رودخانه از میان لایههای شن کنارۀ رودخانه با هدف ارتقای کیفیت آب