کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشان کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
crop mark
گیاهنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تغییر در رنگ یا میزان رویش نباتات سطحی که نشاندهندۀ خطوط کلی پدیدارهای مدفون باستانشناختی مانند دیوارها و چالهای زباله (pits) یا سازههاست و با عکسبرداری هوایی قابل مشاهده است
-
marker bed
نشانلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] واحدی چینهشناختی با ویژگیهایی که بهآسانی قابل تشخیص است متـ . کلیدلایه key bed لایۀ شاخص index bed
-
logo
نشانواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نمادی خاص یک شرکت یا سازمان، بهصورت تصویر یا علامت یا طرح، برای تشخیص سریع و راحت آن
-
medalist
نشانآور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشکاری که در یک رقابت یا رویداد ورزشی برندۀ نشان میشود متـ . مدالآور
-
bonnet badge, hood badge
نشان خودرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] نشان یا نام خودروساز که بر روی درِ موتور نصب میشود
-
tail logo
نشان دُم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشانی بر روی دُم هواپیما که نمایانگر شرکت بهکارگیرندۀ آن است
-
epitope tag
نشان روجایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] توالی نوکلئوتیدی کوتاهی که یک حبۀ روجایی پادگن را رمزگذاری میکند
-
beacon
نشانفرست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فـرستنـده ـ گیرنـدهای با بُرد کوتاه که ارتباط بین وسایل نقلیه و مدیریت حملونقل را امکانپذیر میسازد
-
frost mark
یخنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تنوع در میزان یخزدگی خاک که نشاندهندۀ وجود پدیدارهای مدفون باستانشناختی است و غالباً با عکسبرداری هوایی تشخیص داده میشود
-
clap board, clapper board, clapstick board, claquette (fr.)
تختهنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ابزاری مکانیکی یا الکترونیکی برای هماهنگسازی صدا و تصویر که بر آن اطلاعات مربوط به شمارۀ صحنه و نما و برداشت درج شود
-
shadow mark
سایهنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سایهروشنهای سطح یک محوطۀ باستانی که نشاندهندۀ وجود پدیدارهای زیرسطحی مانند خاکریزها یا خندقها و دیوارها و فضاهای مدفون است
-
stylism1
سبکنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اثر یا طرحی سبکشناختی
-
soil mark
خاکنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ناهمواریهای مشهود در سطح خاک که بر وجود محوطهها یا پدیدارهای زیرسطحی خاک دلالت دارند
-
horizon marker
افقنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گروهی از دستساختهها که مدتی کوتاه در منطقهای گسترده ظاهر شده باشد و مرزهای همزمان فرهنگی منطقه را درنوردیده باشد
-
fire party
گروه آتشنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گروهی از خدمۀ شناور که در کنار وظایف روزمرۀ خود مقابله با آتش را نیز بر عهده دارند