کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشانی روی نامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
addressability
نشانیپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] 1. ازلحاظ امکان، قابلیت مشخص کردن نقطهای از حافظه و مانند آن 2. ازلحاظ میزان، شمار نقاط نشانیپذیر در حافظه و مانند آن
-
addressing
نشانیدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] 1. در زمینۀ نرمافزار، فرایند تعیین مکان یک خانه معین از حافظه 2. در زمینۀ کاربرد، فرایند تعیین محلی در یک شبکۀ ارتباطی که باید پیامی به آنجا برود
-
branch address
نشانی شاخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نشانی دستوری که در صورت برقرار بودن شرط بعد از دستور شاخهگزینی اجرا میشود
-
queue address
نشانی صف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نشانگر منحصربهفرد هر صف که شناسۀ گروهی و تعداد اعضای صف را مشخص میکند
-
MAC address
نشانی واد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← نشانی واپایش دسترسی رسانه
-
uniform resource locator, universal resource locator, URL
نشانی وب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از نویسهها که مکان یا نشانی منبعی در اینترنت و راهِ دستیابی به آن منبع را نشان میدهد
-
address spoofing, spoofing 2
جعل نشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] درست کردن نشانی تقلبی برای ورود غیرمُجاز به یک سامانه یا شبکۀ رایانهای
-
network address
نشانی شبکهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] شناسۀ هر مؤلفۀ فیزیکی یا منطقی در شبکه
-
medium access control address
نشانی واپایش دسترسی رسانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نشانی منحصربهفرد سامانۀ انتقال داده در لایۀ پیوند اختـ . نشانی واد MAC address
-
fire camp
اردوی آتشنشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محلی برای استقرار و نگهداری وسایل آتشنشانی و پشتیبانی و ارائۀ خدمات به آتشنشانها متـ . پایگاه آتشنشانی base camp
-
base camp
پایگاه آتشنشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← اردوی آتشنشانی
-
جستوجو در متن
-
optical reader, lecteur optique (fr.)
خوانشگر نوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] بخشی از ماشین تجزیۀ خودکار مرسولات که اطلاعات نشانی روی مرسولات پستی با ابعاد نامه را ترجمه میکند و اطلاعات را همراه با شناسۀ پُستی بهصورت علائم فسفری یا رمزینه بر روی آنها درج میکند؛ این دستگاه از واحد تغذیه، واحد جابهجایی...