کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشاسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
acid modified starch
نشاستۀ اسیداصلاحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نشاستهای که با استفاده از اسید رقیق اصلاح شده است
-
amylophagia
نشاستهخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تمایل به خوردن نشاسته
-
resistant starch
نشاستۀ مقاوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی نشاستۀ طبیعی یا اصلاحشده که در برابر تجزیه و آبکافت مقاوم است
-
retrograded starch
نشاستۀ واگشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نشاستهای که پس از ژلاتینی شدن آب را از دست میدهد و به ساختار اولیۀ خود نزدیکتر میشود
-
starch retrogradation
واگشتگی نشاسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن نشاستۀ ژلاتینیشده، براثر آرایش مجدد، ساختاری منظمتر پیدا میکند و بازبلوری میشود
-
starch syrup
شربت نشاسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] هرنوع شربتی که از آبکافت نشاسته به قندهایی مانند مالتودکسترین و گلوکوز تولید شود
-
ریزدانۀ نشاسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← نشاستدانه
-
damaged starch
نشاستۀ آسیبدیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی نشاسته که از تخریب بافت ریزدانههای نشاسته در مراحل مختلف آسیاب کردن غلات به دست میآید
-
modified starch
نشاستۀ اصلاحشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نشاستهای که برای بهبود عملکرد آن بهعنوان یکی از اجزای مادۀ غذایی ازطریق واکنشهای شیمیایی در آن تغییر پدید آمده باشد
-
starch-based adhesive
چسب نشاستهپایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] چسبی که بخش اعظم آن نشاستهای است
-
جستوجو در متن
-
starch granule
نشاستدانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ساختار دانهای نشاسته متشکل از مخلوط آمیلوز و آمیلوپکتین که با آرایشی خاص در کنار هم قرار گرفتهاند متـ . ریزدانۀ نشاسته
-
amyloplast
نشادیسه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی دیسۀ بیرنگ در یاختۀ گیاهی که محل ذخیرۀ نشاسته است
-
syrup
شربت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] محلول آبی قندها یا محصولات آبکافت نشاسته
-
stale 1
بیات 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذایی که تازگی آن بر اثر تغییر ساختار نشاسته از بین رفته است