کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نرینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
Priapulida
نرینهایتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران با بدن استوانهای که طول آنها معمولاً بین دوازده تا پانزده سانتیمتر است، اما در برخی گونهها به سیونه سانتیمتر هم میرسد؛ این جانوران غالباً حفار و صیاد هستند و از نرمتنان تغذیه میکنند و بهطور عمودی در کف ...
-
جستوجو در متن
-
phallic symbol
نماد نراندامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هر شیء یا تصویری که بازنمایانگر اندام تناسلی نرینه باشد
-
penis envy
رشک قضیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اشتیاق مادینه برای تملک اندام جنسی نرینه
-
castration complex
عقدۀ اَختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساسها و خیالپردازیهای پسربچه در پیوند با از دست دادن اندام تناسلی نرینه
-
intersexual selection
انتخاب بیناجنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی انتخاب جنسی که در آن جنس ماده نرینهای را ترجیح میدهد که دارای خصلتهایی است که برای مادهها جذاب است
-
Electra complex
عقدۀ الکترا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] عشق دختر به پدر و حسادت به مادر و سرزنش مادر برای محروم کردن او از داشتن آلت تناسلی نرینه