کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نرم و تسلیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
osteomalacia
نرماستخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نرم شدن استخوان به علت کمبود ویتامین «د» ناشی از ضعف تغذیه یا محرومیت از آفتاب یا هر دو
-
jogger
نرمدو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کسی که نرمدوی میکند
-
pilose
نرممو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی کرکپوش پوشیده از کرکهای نرم تابدار عمود بر سطح
-
light air
نرموزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی با سرعت 1 تا 3 گره دریایی در مقیاس باد بوفورت متـ . عدد بوفورت 1 Beaufort number 1
-
fibroma molluscum, fibroma molle, acrochordon, soft fibromas, skin tag, cutaneous tag, cutaneous papilloma, fibroepithelial polyp
تارتود نرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی تارتود برآمده که در برخی مبتلایان به چندپیتارتودی در سرتاسر سطح پوست پراکنده میشود
-
ground parenchyma
نرمآکنۀ زمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← بافت زمینه
-
networking software, social networking software
نرمافزار شبکهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی ابزار ارتباطی که برای ایجاد اجتماعهایی از مردم به کار میرود
-
project management software
نرمافزار مدیریت پروژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] نرمافزاری تخصصی که برای کمک به گروه مدیریت پروژه به کار میرود
-
نرمسازی تهنشستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← سختیگیری تهنشستی
-
velar
نرمکامی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی همخوانی که در تولید آن زبان به نرمکام نزدیک میشود یا در تماس با آن قرار میگیرد
-
velaric
نرمکامی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی دستهای از آواهای زبان که آغازشگر آنها نرمکام است
-
نرمکامیشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← نرمکامی شدن
-
glass softening point
نقطۀ نرمشوندگی شیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] دمایی که در آن یک رشتۀ شیشهای با قطر یکسان تحت تأثیر وزن خود با آهنگ مشخصی کش بیاید
-
calf region, regio suralis, sural region
ناحیۀ نرمساق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] بخش پشتی بافت نرمساق
-
Flexi-Bin geometry, bin fractionation geometry
چیدمان نرمخانک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی هندسۀ برداشت لرزهای سهبعدی که در آن جدایش خطهای چشمه یا گیرندۀ مجاور مضرب غیرصحیحی از فاصلۀ گروه گیرندههاست