کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
filiform, thread-like, filamentous
نخیشکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی بلند و نازک و معمولاً انعطافپذیر در گیاهان
-
string puppet, marionette
عروسک نخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] عروسکی که آن را با نخ یا ریسمانهای ابریشمی به حرکت درمیآورند
-
جستوجو در متن
-
fimbriate, fimbriated, fringed
شَرّابهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی که حاشیۀ آن کرک یا بریدگیهای نخیشکل داشته باشد
-
ply, tyre ply, carcass ply
لایه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] مجموعهای از رسنهای (cords) نخی یا فولادی موازی و اندودشده با لاستیک که استخوانبندی تایر را میسازند
-
whipping 1, whipping twine
سربند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نخی ساده یا جفترشته و موماندود که برای جلوگیری از باز شدن رشتههای طناب از یکدیگر به دور سر طناب میبندند
-
jigging puppet
عروسک ورجهوورجهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] عروسکی که از میان سینۀ آن نخی رد میشود که یک سر آن به یک شیء ثابت و سر دیگر آن به دست نوازندۀ دورهگرد متصل است و با حرکت دست نوازنده و نخ حرکت میکند