کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخست زاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
menarche
نخستدشتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] اولین دشتان که سرآغاز دورههای دشتان در طول عمر است و بین 10 تا 17سالگی رخ میدهد متـ . قاعدگی اوّل
-
جستوجو در متن
-
زاد آوردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← تولیدمثل کردن
-
birth process
فرایند زاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] فرایندی تصادفی که جامعهای را توصیف میکند که هر عضو آن زایندۀ تعدادی تصادفی از اعضای جدید است
-
reproduce
تولیدمثل کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] به وجود آمدن جاندار فرزند از جاندار والد به طریقۀ جنسی یا غیرجنسی متـ . زادآوری کردن، زاد آوردن
-
corrosion-induced deformation
دگرشکلی خوردگیزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تغییر شکل صفحههای فلزی دیوار به علت انبساط حاصل از خوردگی