کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نبضدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pulsatile
نبضدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دارای ضربان آهنگین نبضمانند
-
واژههای مشابه
-
pulse 2
نبض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] انقباض و انبساط متناوب و منظم سرخرگها که براثر عبور امواج جریان خونِ ناشی از ضربان قلب به وجود میآید
-
bigeminal pulse, pulsus bigeminus
نبض دوگانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نبضی که در آن ضربانها بهصورت دوتادوتا اتفاق میافتد و فاصلۀ هر زوج با زوج بعدی بیشازحدِ بهنجار است
-
abdominal pulse
نبض شکمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نبضی که در روی آئورت شکمی دیده یا لمس میشود
-
low-tension pulse, pulsus parvus, pulsus vacuus, formicant pulse, soft pulse, pulsus formicans, pulsus mollis
نبض ضعیف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نبضی با آغاز ناگهانی، مدت کم، دامنۀ کوتاه و اُفت سریع که با فشار دادن بهآسانی از بین میرود
-
alternating pulse, pulsus alternans
نبض متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نبضی که در آن تناوب منظمی از ضربانهای ضعیف و قوی، بدون تغییر در مدت چرخۀ قلبی، وجود دارد
-
pulsation
ضربان نبض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ضربان آهنگینی مانند ضربان قلب
-
timber 2
دار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختهایی که میتوان از آنها الوار تولید کرد
-
ganglionated, gangliated
گرهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دارای گره
-
foveate
لاندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی با فرورفتگیها یا گودههای کوچک
-
foveolate
لانکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی با گودههای خیلی کوچک
-
lobed
لَپدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی با حاشیهای مرکب از لَپهای گرد و فرورفتگیهایی که حداکثر تا یکدوم نیمۀ سطح امتداد داشته باشد
-
mucilaginous
لعابدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] محتوی لعاب، شبیه به لعاب یا مرکب از آن متـ . لعابی
-
pistilate
مادگیدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ویژگی گلهایی که فقط مادگی دارند