کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناخالصی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
impurity
ناخالصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مادهای که ناخواسته با مادۀ مورد نظر آمیخته شده است
-
جستوجو در متن
-
clarify
زلالکردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جداسازی ناخالصیها و رسوبات از مایعات
-
reagent chemicals
واکنشگرهای ناب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مواد شیمیایی با خلوص بالا که برای آزمون واکنشهای جدیدی که در آنها اثر ناخالصیها ناشناخته است یا بهطورکلی در کارهایی که ناخالصی نباید بههیچوجه وجود داشته باشد، به کار میروند
-
juice clarification
زلالسازی آبمیوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند جداسازی ناخالصیها و رسوبات از آبمیوه
-
milk clarification
زلالسازی شیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند جداسازی ناخالصیها و رسوبات از شیر
-
cloud-drop sampler
نمونهبردار قطرۀ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری که قطرکهای اَبر را برای تعیین اندازه یا ناخالصی آنها جمع میکند
-
clarification 2
زلالسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن ناخالصیها و رسوبات از مایع جدا و درنتیجه مایع زلالتر میشود
-
clarified
زلالشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مایعی که براثر جدا شدن ناخالصیها و رسوبات زلالتر شده است
-
acid sludge
لجن اسیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] آنچه پس از آمایش (treatment) روغنهای نفتی با سولفوریکاسید و جدا شدن ناخالصیها باقی میماند
-
separator slime
لجن جداشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ناخالصیهایی که پس از جداسازی خامه از شیر پسچرخ در دستگاه جداساز باقی میماند
-
dummy cathode, dummy 2
کاتد بدل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی کاتد که پیش از فرایند آبکاری، برای زدودن و جداسازی ناخالصیها از حمام آبکاری، به کار میرود
-
electron trap
تلۀ الکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ناخالصی موجود در نیمرسانا که الکترونهای متحرک را در خود جذب میکند یا نقصی که سبب این فرایند میشود
-
winnower
دستگاه بوجار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] دستگاهی که یک یا چند غربال دارد و با گذراندن افقی جریان هوا از میان دانهها ناخالصیهای آنها را جدا میکند
-
clarifier
دستگاه زلالساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی که ناخالصیها و رسوبات را از مواد مایع جدا میکند متـ . زلالساز