کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نابودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pair annihilation, annihilation
نابودی زوج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پدیدهای که در آن ذرهای با پادذرۀ متناظرش برخورد میکند و هر دو ناپدید میشوند و انرژی آنها به دو یا چند فوتون تبدیل میشود
-
annihilation radiation
تابش نابودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تابش الکترومغناطیسی حاصل از نابودی زوجالکترون و پوزیترون
-
annihilation operator
عملگر نابودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عملگری که اگر به تابعموج سامانهای Nذرهای اثر کند، تابعموج سامانهای 1ـ N ذرهای به دست میآید
-
جستوجو در متن
-
deforestation
جنگلزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نابودی جنگل توسط انسان
-
immediate kill
انهدام آنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نابودی بیدرنگ هدف پس از اصابت نابودگر به آن
-
multiple kill vehicle, MKV
نابودگر چندگانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نابودگری که دارای کلاهک چندگانه، اعم از لیزری و ریزموجی و جنبشی، برای نابودی هدفهای خود است
-
balance of terror
موازنۀ وحشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وضعیتی که در آن دو طرف متعارض میدانند که هریک توان نابودی کامل طرف دیگر را دارد
-
multiple kill capability
توانمندی انهدام چندگانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] میزان توانایی یک هواگَرد در بهکارگیری چند نوع سلاح برای نابودی هدف اختـ . تاچ
-
degraded forest
جنگل مخروبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که براثر مداخلات بیرویه از حالت تعادل طبیعی خود خارج میشود و رو به نابودی میرود
-
directed-energy warfare
جنگ پرتوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اقدامی نظامی با استفاده از سلاحها و دستگاهها و اقدامات حفاظتی برای صدمه زدن به تجهیزات و تأسیسات و کارکنان دشمن و نابودی آنها یا جلوگیری از استفادۀ دشمن از طیف الکترومغناطیسی
-
femme fatale
زن شهرآشوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] زنی معمولاً با جذابیت و زیبایی بسیار با باطنی فتنهگر که سرانجام شخصیت مرد فیلم را به نابودی میکشاند
-
habitat loss, habitat reduction
زوال زیستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نابودی دائمی یا تدریجی شرایط زیستمحیطی بهطوریکه تداوم حیات یک اندامگان در آن امکانپذیر نباشد
-
aggression
پرخاشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رفتاری ناشی از رقابتجویی یا خشم یا خصومت که به آسیب رساندن یا نابودی یا شکست دیگری و در بعضی موارد خود شخص میانجامد
-
countermobility operations
عملیات ضدتحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی برای ساخت موانع یا ایجاد میدان مین بهمنظور به تأخیر انداختن یا مختل کردن فعالیت دشمن و نابودی آن