کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میکروسکوپ 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Microscopium, Mic, Microscope
میکروسکوپ 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی کمفروغی در آسمان جنوبی (southern sky) و در همسایگی جنوبی صورت بزرگ قوس
-
جستوجو در متن
-
ultrasonic microscope
ریزبین فراصوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی ریزبین/ میکروسکوپ که با استفاده از امواج فراصوتی کار میکند متـ . میکروسکوپ فراصوتی
-
binocular microscope
ریزبین دوچشمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ریزبین/ میکروسکوپ مرکبی که مجهز به دوچشمی است و همزمان برای هر دو چشم ناظر تصویرسازی میکند متـ . میکروسکوپ دوچشمی
-
microcrystal
ریزبلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلوری که ماهیت بلورین آن فقط در زیر ریزبین/ میکروسکوپ قابل تشخیص است
-
mineralography/ mineragraphy, ore microscopy
کانهنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مطالعۀ کانههای کدر در مقاطع صیقلی بهوسیلۀ ریزبینها/ میکروسکوپهایی با نور بازتابی
-
aggregate structure
ساختار انبوهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهای متشکل از دانهها یا بلورهای کوچک جداازهم که در زیر ریزبین/ میکروسکوپ قابل تشخیص هستند
-
petrography
سنگنگاری 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شاخهای از زمینشناسی که به توصیف و ردهبندی سنگها بهویژه از راه بررسی با ریزبین/ میکروسکوپ میپردازد
-
diffraction rings
حلقههای پراش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حلقههای تاریک و روشنی که دور ذرهها در میدان دید ریزبین/ میکروسکوپ ظاهر میشوند
-
centrifuge microscope
ریزبین مرکزگریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ریزبین/ میکروسکوپی که با آن نمونههای در حال گریزازمرکز را مشاهده میکنند متـ . میکروسکوپ مرکزگریزی
-
laser tweezers
انبرک لیزری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] نوعی تلۀ لیزری که ریزاندامگانها و اندامکهای آنها را، بدون آسیب ظاهری، در شیئیِ ریزبین/ میکروسکوپ جابهجا میکند
-
petrographic microscope
ریزبین سنگنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ریزبینی/ میکروسکوپی که در آن از نور قطبیده و صفحۀ چرخان برای تحلیل مقاطع نازک سنگنگاشتی استفاده شود متـ . میکروسکوپ سنگنگاری ریزبین قطبشی/ میکروسکوپ قطبشی polarizing microscope
-
smear
گستره 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نمونهای از بافت یا مادۀ دیگر که از بخشی از بدن برداشته و روی تیغۀ ریزبین/ میکروسکوپ برای بررسی گسترده شود
-
cryptocrystalline
نهانبلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختار سنگی متشکل از بلورهای بسیار ریز که بلورینگی آن را با ریزبین/ میکروسکوپ الکترونی میتوان مشاهده کرد
-
omnimeter
قائمسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] زاویهیابی مجهز به یک ریزبین/ میکروسکوپ که برای مشاهدۀ حرکتهای زاویهای حول محور قائم تلسکوپ به کار میرود