کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میخ کردن ،میخ شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pegging up
میخکوبی مسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرار دادن میخهای چوبی به تناسب شیب مسیر با استفاده از ترازیاب و چوبۀ ترازیابی
-
جستوجو در متن
-
tie borer, sleeper borer
سوراخکن ریلبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری برای سوراخ کردن ریلبند برای نصب آسانتر میخ یا پیچ پابند متـ . سوراخکن تراورس
-
tie plug
سوراخگیر ریلبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطعۀ کوچک چوبی به اندازۀ میخ برای پر کردن سوراخ ریلبند متـ . سوراخگیر تراورس
-
open reduction and internal fixation, ORIF
جااندازی باز و تثبیت داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] جااندازی مستقیم قطعات شکسته و ثابت کردن آنها با میخ و پیچ و پلاک
-
punch 1, track punch
سنبۀ ریلبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری مربوط به خط که از آن برای سوراخ کردن جای پیچ یا میخ و فرو بردن آنها در ریلبندهای چوبی استفاده میشود متـ . سنبۀ تراورس
-
charge 2
باردار کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عملی که موجب ظهور بار الکتریکی شود متـ . باردار شدن، پر کردن، پر شدن * پر کردن در مورد باتری و خازن به کار میرود و باردار کردن در مورد اجسامی که مثلاً به روش مالش باردار میشوند. در زبان فارسی شارژ گاهی به معنای باردار شدن به کار میرود.
-
همیوغ کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← همیوغ شدن
-
پر شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← باردار کردن
-
بلوری کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، علوم جَوّ] ← بلوری شدن
-
باردار شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← باردار کردن
-
devernalize
وابهاره کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] از بین بردن تأثیر بهاره شدن بذر
-
conjugate 2
همیوغ شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] شرکت داشتن در فرایند همیوغی متـ . همیوغ کردن
-
descent 2
کاهش ارتفاع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] کم شدن یا کم کردن ارتفاع هواگَرد
-
crystallize
بلوری شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، علوم جَوّ] تشکیل بلور از سیال متـ . بلوری کردن