کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکمل غذایی درون رگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
complement graph, complement of a graph
گراف مکمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای گراف G، گرافی که رأسهای آن همان رأسهای G است و دو رأس متمایز آن مجاورند، هرگاه در G مجاور نباشند
-
two's complement, complement on two
مکملِ دو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مکملی که برای هر عدد دودویی، با افزودن یک به مکملِ یک آن به دست میآید
-
complementation 2
مکملگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عمل یافتن مکمل مجموعه
-
complement of a set
مکمل مجموعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعۀ عضوهایی که به مجموعۀ مفروض U تعلق ندارند، ولی متعلق به مجموعۀ مرجعی هستند که حاوی U است
-
one's complement, complement on one
مکملِ یک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مکملی که برای هر عدد دودویی، با معکوس کردن همۀ رقمها به دست میآید
-
complementary function
تابع مکمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هر جواب معادلۀ دیفرانسیل خطی همگن متناظر با یک معادلۀ خطی ناهمگن مفروض
-
complementary DNA, copy DNA
دِنای مکمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] دِنای تکزنجیرهای که مکمل رشتۀ رِنا است اختـ . دِنام cDNA
-
supplementary services/ supplementary service
خدمات مکمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که افزون بر خدمات مخابراتی پایه ارائه میشود
-
gap filler radar
رادار مکمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] راداری که از آن برای تکمیل پوشش رادار اصلی در مناطق فاقد پوشش کامل راداری استفاده میشود
-
complementary RNA
رِنای مکمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← رِنای پادمعنا
-
additional photography, reshoot
فیلمبرداری مکمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمبرداری مجدد از برخی نماها یا صحنههای فیلم که انتظارات اولیۀ کارگردان یا گروه تولید را برآورده نکرده باشد
-
complementation law
قانون مکملگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قانونی به این مضمون که احتمال رخ دادن یک پیشامد برابر است با یک منهای احتمال رخ ندادن آن پیشامد
-
complemented subspace
زیرفضای مکملدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
complementary and alternative medicine, CAM 1, complementary medicine
پزشکی مکمل و جایگزین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مجموعۀ گستردهای از نظامهای تشخیص و درمان و پیشگیری که مبانی نظری و عملی آن با پزشکی متداول غربی تفاوت دارد
-
supporting actress
بازیگر مکمل زن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بازیگر زنی که پس از بازیگر نقش اول، مهمترین نقش را دارد متـ . بازیگر نقش دوم زن