کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکعب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cube
مکعب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری در سامانۀ مکعبی که دارای شش وجه متقارن و عمودبرهم با شاخصههای {100} است متـ . ششوجهی hexahedron
-
جستوجو در متن
-
hexahedron
ششوجهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← مکعب
-
dicing
نگینی کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خرد کردن مواد غذایی به مکعبهای کوچک
-
deadweight cargo
بار وزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] باری که یک تن آن کمتر از یک مترمکعب حجم دارد
-
measurement tonne, measurement ton
تُنِ حجمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] واحدی که معادل چهل پای مکعب است و از آن برای بارهای حجمی استفاده میشود
-
kerb
جدول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مکعبمستطیل بتنی برای جداسازی سطوح سوارهرو از پیادهرو و باغچه
-
cell 2
خانک 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وسیلهای به شکل مکعبمستطیل، معمولاً از جنس کوارتز، که نمونۀ مورد آزمایش در آن قرار داده میشود
-
mastaba
مصطبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سازهای بهشکل مکعبمستطیل از خشت که بر روی گورهای دورۀ عتیق و دورۀ پادشاهی کهن مصر بنا میشد
-
bone mineral content, BMC
میزان کانی استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار استخوان تجمعیافته در بدن قبل از قطع رشد که برحسب گرم در یک سانتیمتر مکعب استخوان بیان میشود
-
slab 1
تاوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سازهای به شکل مکعبمستطیل از بتون مسلح * "تاوه" در لغتنامۀ دهخدا به معنی آجر و خشت پخته به کار رفته است.
-
tetrahexahedron
چهارششوجهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری مکعبی دارای بیستوچهار وجه متساویالساقین که بهصورت چهارتایی در هر وجه مکعب آرایش یافتهاند
-
combustion chamber volume
حجم محفظۀ احتراق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] حجم فضای بین تاج پیستون و سرسیلندر که احتراق در آنجا صورت میگیرد و معمولاً بر حسب سانتیمتر مکعب اندازهگیری میشود
-
ice-cream bar
بستنی شمشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بستنی به شکل مکعبمستطیل که طول آن دستکم سه برابر عرض آن است و پوشش شکلاتی یا جزآن دارد
-
chocolate bar
شمش شکلات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردهای مکعبمستطیل که ممکن است حاوی ترکیبات افزوده یا پرکنندههایی مانند دانههای آجیل یا تافی یا بیسکویت یا میوۀ خشک باشد