کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکرراً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
tumbling
ورزآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ورز دادن گوشت معمولاً در یک استوانۀ دوّار که در آن قطعات مکرراً روی هم میافتند
-
productive
زایا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در صرف، ویژگی صورتها و الگوها و قواعدی که مکرراً برای ساخت صورتهای جدید به کار میروند
-
nagware, begware, annoyware
نِقافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نرمافزاری مشروط که مکرراً بهطرز آزاردهندهای به کاربر تذکر میدهد که باید با پرداخت وجه، نرمافزار را به ثبت برساند
-
continuous forest inventory
آماربرداری مستمر جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نظامی برای آماربرداری که در آن قطعهنمونههای دائمی در سرتاسر واحد مدیریت جنگل پراکندهاند و در بازههای زمانی منظمی مکرراً اندازهگیری میشوند تا حجم کل و رشد و کاهش منابع تعیین شود متـ . نمونهبرداری مستمر dy...