کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکرر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
recurrent dislocation
دررفتگی مکرر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی دررفتگی که بیش از یک بار و هر بار با وارد شدن نیروی کم ایجاد شود
-
polysynthetic twinning
دوقلویی مکرر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تکرار سه یا چند بلور منفرد براساس یک قانون دوقلویی بر روی صفحات ترکیبی موازی
-
iterated integral, repeated integral
انتگرال مکرر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] انتگرالگیری پیدرپی از یک تابع چندمتغیره نسبت به هریک از متغیرها
-
double booking, duplicate booking
ثبت ذخیرۀ مکرر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ذخیرۀ یک اتاق یا یک صندلی بهطور همزمان به اشتباه به نام دو نفر
-
haplology
حذف هجای مکرر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در واجشناسی، فرایند افتادن و حذف برخی از آواها یا هجاهای تکراری در زنجیرهای از آواها و هجاهای پیاپی متـ . حذف هجا
-
multi-wakeup
خدمات بیدارباش مکرر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدمات بیدارباشی که تا زمانی که مشترک آن را غیرفعال نکند اعلام بیدارباش را ادامه میدهد
-
جستوجو در متن
-
حذف هجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← حذف هجای مکرر
-
hypersexuality
بیشفعالی جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] میل غیرعادی و مکرر به فعالیت جنسی
-
transvestic disorder
اختلال دگرپوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] اختلالی ناشی از دگرپوشی که سبب برانگیختگی جنسی شدید و مکرر میشود
-
battered women
زنان کتکخورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] زنانی که همسرانشان بهطور مکرر آنها را مورد ضرب و شتم قرار میدهند
-
frequently-asked questions, FAQ
پرسشگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از پرسشهای متداول و مکرر به همراه پاسخهای آنها در یک وبگاه
-
recirculation
بازچرخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] چرخاندن مکرر مواد در یک مدار بسته متـ . بازچرخانی
-
lapser
لغزشگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی دچار لغزشهای مکرر که هنوز کاملاً به رفتارهای اعتیادی بازنگشته است
-
freeze frame 2, fixed frame, stop frame
قاب ایستا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نما یا تصویر ثابت و بیحرکت که با چاپ مکررِ قاب تصویری مشخص به دست میآید