کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکاننما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cursor
مکاننما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نشانگری که محل نویسۀ جاری را بر روی صفحۀ نمایش مشخص میکند
-
واژههای مشابه
-
location
مکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] محل فیلمبرداری خارج از استودیو
-
unity of place
وحدت مکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] یکی از وحدتهای سهگانۀ نظام نمایش ارسطویی که براساس آن کنش اصلی نمایش لزوماً باید در مکانی واحد و یگانه پیریزی شود
-
topology
مکانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مطالعۀ اشکال هندسی و تغییر شکل آنها در فضا و بررسی مفاهیم و بازنمودهای ذهنی آنها
-
centroid location
مکان مرکزوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مکان بهینۀ چشمۀ نقطهای برای گشتاور آزادشده در هر زمینلرزه
-
location parameter
پارامتر مکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] پارامتری که محل قرارگیری توزیع فراوانی را مشخص میکند، به این معنا که مقدار نوعی یا مرکزی آن را تعریف میکند
-
location sound mixer, location mixer
صدابردار مکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مسئول ضبط صدا و صداآمیزی صداهای ضبطشده، در مکان فیلمبرداری
-
position operator
عملگر مکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عملگری کوانتوممکانیکی در فضای هیلبرت که با مکان کلاسیک متناظر است
-
pseudonodule, sand roll
گرِهَکنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختار رسوبی اولیهای شامل یک تودۀ توپیشکل از ماسهسنگ در درون گلسنگ یا شیل (shale) که قاعدۀ گرد و لبههای برگشته دارد
-
cosmorama
گیتینما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نمایشگاهی از عکسهای ژرفنما (perspective pictures) از مکانهای مختلف جهان، معمولاً بناها و مناظر نمادین کشورها، که با استفاده از نور و عدسی جلوهای واقعی پیدا میکنند
-
seismoscope
لرزهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] دستگاهی که رویداد زمینلرزه را، بدون نگاشت جنبش زمین بهصورت تابعی از زمان، نشان میدهد
-
key signature
مایهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعۀ نشانههایی که به ترتیب معینی پس از کلید قرار میگیرند و مایه را تعیین میکنند
-
متممنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← متممساز
-
function word, grammatical word
نقشنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای عموماً بدون معنای واژگانی مشخص و دارای معنای دستوری که در جمله نقش نحوی یا ساختاری ندارد متـ . واژۀ نقشی