کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مژک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cilium
مژک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] زائدۀ رشتهمانندی که به تعداد فراوان بر روی سطح یاخته یافت میشود و به تغذیه و جابهجایی آن کمک میکند * مصوب فرهنگستان اول
-
واژههای مشابه
-
ciliolate
مژکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی با حاشیهای پوشیده از مژههای ریز
-
ciliophora
مژکداران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] شاخهای از تکیاختهها که سطح آنها با مژک پوشیده شده است * مصوب فرهنگستان اول
-
جستوجو در متن
-
axial filament, axoneme
رشتۀ محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] رشتۀ مرکزی در ساختمان یک تاژک یا مژک
-
Cycliophora
دایرهدارتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخۀ تازهشناساییشدهای از سلسلۀ جانوران با تنها یک گونه و طول کمتر از یک میلیمتر و تقارن دوطرفی که با یک صفحۀ چسبنده به میزبان متصل میشوند؛ در اطراف دهان این جانوران و درست در مقابل مخرج آنها یک حلقۀ مژکدار وجود دارد
-
rambutan
مژکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] میوۀ گیاهی با نام علمی سرخالوی مژکی (Nephelium lappaceum) و همخانواده با سرخالو و چشالو که شفت و گرد وگاه بیضی و قطر آن سه تا شش سانتیمتر است که روی خوشههای دو تا دهتایی قرار دارد؛ پوست آن پوشیده از مژک و معمولاً سرخ است؛...