کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مومزدوده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
dewaxed
مومزدوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] ویژگی مادهای که موم آن گرفته شده باشد
-
واژههای مشابه
-
wax
موم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] 1. مادهای محلول در حلاّلهای چربی که گیاهان برای کاهش تعرق ترشح میکنند 2. مادهای که زنبورعسل برای ساختن کندو ترشح میکند
-
decontextualized
بافتزدوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژه یا عبارت بیرونکشیدهشده از متن متـ . بیبافتشده
-
degummed
صمغزدوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی روغنی که فسفولیپیدها از آن جدا شده است
-
bone wax
موم استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] آمیزهای از موم و روغن و گندزدا که با پر کردن فضاهای داخل استخوان خونریزی آن را در هنگام جراحی بند میآورد
-
encaustic, encaustic painting
مومرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] فنی در نقاشی که سابقۀ آن به یونان باستان میرسد و در آن رنگماده (pigment) را با موم داغ مخلوط میکنند
-
dewaxing
مومزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] فرایند جدا کردن مومهای هیدروکربنی جامد از ترکیبات آلی
-
demineralized water
آب کانیزدوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی محیطزیست و انرژی] آبی که بخش عمدۀ کاتیونها و آنیونهای آن زدوده شده است
-
dehydrated castor oil
روغن کرچک آبزدوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] گلیسرید کربوکسیلیکاسید دارای چند پیوند دوگانه که از گرم کردن روغن کرچک تا سیصد درجۀ سلسیوس در مجاورت یک کاتالیزگر به دست میآید
-
frozen-thawed embryo transfer, FET
انتقال رویان یخزدوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] فرایندی که در آن یک یا چند رویان یخزده پس از یخزدایی به درون زهدان یا لولههای فالوپ منتقل میشود
-
seal, plomb (fr.)
مهر و موم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] قطعه سرب یا موم آبشدهای که برای جلوگیری از دستکاری و سوءاستفاده به سر پاکت یا در مغازه یا خانه یا مکان دیگری مهر شود