کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موقع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
principles of war
اصول جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اصولی که کاربرد بهموقع و مؤثر آنها در میدان جنگ تأثیر بسزایی در پیروزی داشته باشد
-
dehiscence
شکفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] باز شدن میوه یا غلاف یا کپسول یا پرچم گیاه در موقع رسیدن
-
combat surveillance
مراقبت رزمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] دیدبانی و نظارت نظاممند و مداوم منطقۀ نبرد برای تهیۀ بهموقعِ اطلاعات برای فرمانده عملیات رزمی راهکنشی
-
warning board
تابلوِ هشدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تابلویی که در نزدیکی محل محدودیت موقت یا اضطراری سرعت نصب میشود تا راهبر بتواند بهموقع ترمز کند
-
camshaft timing
زمانبندی میلبادامک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هماهنگ کردن زمان حرکت میلبادامک با زمان حرکت پیستونها بهطوریکه بتواند سوپاپها را بهموقع باز و بسته کند
-
automatic train stop, ATS
سامانۀ توقف خودکار قطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانهای در قطار که در صورت عدم ترمزگیری بهموقع راهبر، در هنگام نزدیک شدن به علامت ترمز، ترمز قطار را بهصورت اضطراری فعال میکند
-
runway incursion, RWI
حریمشکنی باند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حضور بیموقع و غیرمجاز هرگونه وسیله یا عامل مزاحم در محدودۀ باند در زمانی که هواگَرد در آن در حال نشست یا برخاست است
-
delay time
زمان تأخیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] زمان ازدسترفتۀ ناشی از بینظمی وسایل نقلیه یا عابران پیاده که مانع از حرکت روان وسایل نقلیه و تخلیۀ بهموقع تقاطعهای چراغدار شود متـ . تأخیر 3
-
command, control, communications and intelligence
فرماندهی و نظارت و ارتباطات و اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هدایت نیروهای تحت امر و اعمال اقتدار بر آنها توسط فرمانده، شامل بهکارگیری ارتباطات و ارائۀ بهموقعِ اطلاعات از منابع اطلاعاتی و حسگرهای مختلف برای انجام مأموریت محولشده که براساس آنها درک منسجمی از وضعیت راهکنشی و راهبردی و عملیاتی به ...
-
crime analysis
تحلیل جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] به کار گرفتن نظاممند روشهای تحلیلی برای کشف بهموقع اطلاعات مربوط به الگوهای وقوع جرم و روند همبستگی متغیرها؛ این روشها به سه گروه اداری و راهبردی و راهکنشی تقسیم میشوند
-
game, play 1
بازی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که دربردارندۀ مجموعهای از قواعد و قوانین است و شرکتکنندگان در آن معمولاً بهصورت مستقیم در برابر هم قرار میگیرند و سعی میکنند که ازطریق مهارتهایی مانند ضربه زدن، چرخاندن، حمل کردن یا بهکارگیری اشیایی مانند توپ و گوی امتیاز کسب نمای...