کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موانع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
achievement motive
انگیزۀ موفقیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نیاز فرد برای غلبه بر موانع و چالشهای دشوار
-
dental impaction, tooth impaction, impaction
نهفتگی دندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] وضعیتی که در آن دندانی براثر موانع فیزیکی نتواند بهصورت طبیعی بروید
-
fortified boundary
مرز تقویتشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] مرزی که در طول آن با ایجاد موانع فیزیکی مانع از ورود و خروج افراد میشوند
-
downwash 2
فروشست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] حرکت پایینسوی آلایندهها یا پرههای دود، درست در پشت موانع شارش
-
acoustic grating
توری صوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آرایهای از موانع همفاصله و هماندازه برای امواج صوتی که سبب پراش موج میشود
-
searchlight
چراغ جستوجو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] چراغی بر روی انواع هواگَرد، بهویژه بالگَردها، برای شناسایی عوارض جوّی و موانع احتمالی
-
snowbreak 2
برفشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بادشکن یا موانع مصنوعی یا طبیعی که برای به دام انداختن برف احداث یا نگهداری میشود
-
showjumping/ show jumping
پرشبااسب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] رشتهای در ورزش سوارکاری که در آن اسب و سوار در مسیری معین از روی موانع مشخص عبور میکنند
-
puissance
پرش قدرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] یکی از مواد رشتۀ پرشبااسب که در آن از روی موانع مرتفع و پهن میپرند
-
roadside barrier
حفاظ راهکنار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حفاظ طولی برای جلوگیری از برخورد خودرو با موانع و عوارض سطحی کنار جاده
-
mobility corridor
دالان تحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مناطقی که در آنها یک نیرو برای حرکت، به دلیل وجود موانع و عوارض، مجبور به استفاده از یک باریکه میشود
-
change agent
عامل تغییر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] عاملی که با مقابله با موانع موجود بر سر راه تغییر سبب دگرگونی در وضع موجود میشود
-
ecological explosion
انفجار بومشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] افزایش انبوه و سریع یک اندامگان در غیاب موانع طبیعی رشد و تولیدمثل آن
-
entanglement 2
مانع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هریک از موانع ایذایی که در مقابل خاکریزها یا ورودی سازههای سادۀ نظامی برای تأخیر در ورود مهاجمان قرار میدهند
-
recovery coach, recovery support specialist
مربی خودیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] شخصی که ازطریق راهنمایی و آموزش و حمایت فرد معتاد و خانوادۀ وی، موانع موجود بر سر راه خودیابی آنها را برطرف میکند متـ . مربی بهبود