کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موافقت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
access agreement
موافقتنامه دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] موافقتنامهای که هر کشور باتوجهبه ضوابط قانونی داخلی و روالهای بینالمللی و رسمی به تصویب میرساند و در آن شرایط دسترسی به شبکۀ ریلی و ایستگاهها و آمادگاهها برای شرکتهای بهرهبرداری قید میشود
-
service level agreement, SLA
موافقتنامۀ سطح خدمات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] موافقتنامهای بین بهرهبردار و گیرندۀ خدمات که در آن چگونگی ارائۀ خدمات و همچنین جریمههای مربوط به قطع شدن خدمات مشخص میشود
-
جستوجو در متن
-
modalities
روالگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] شکل تشریفاتی و اجرایی انجام مذاکره یا رسیدن به موافقتنامه
-
peace keeping forces
نیروهای صلحبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نیروهای نظامیای که با رضایت طرفهای درگیر در جنگ برای نظارت بر اجرای موافقتنامۀ صلح تعیین میشوند
-
protected state1
دولت تحتالحمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی که بنا بر یک موافقتنامۀ بینالمللی اختیار تصمیمگیری در امور سیاست خارجی و امنیتی آن به دولتی دیگر واگذار شده است متـ . تحتالحمایه protectorate2
-
protecting power1
دولت حامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی که بنا بر یک موافقتنامۀ بینالمللی امور مربوط به تحتالحمایگی دولت تحتالحمایه را بر عهده دارد
-
peace keeping operations
عملیات صلحبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی نظامی که با رضایت طرفهای درگیر در جنگ برای نظارت بر اجرای یک موافقتنامه انجام میشود
-
peace keeping
صلحبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] انجام عملیات نظامیای که با رضایت طرفهای درگیر در جنگ برای نظارت بر اجرای یک موافقتنامه طراحی میشود
-
occupied territory
سرزمین اشغالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سرزمینی که تحت اختیار و واپایش مؤثر نیروهای مسلح یک کشور خارجی است و شامل سرزمینی نمیشود که ازطریق عقد قرارداد با مقامات غیرنظامی یا در پی موافقتنامههای صلح اداره میشود
-
consent
رضایت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] موافقت بیمار، یا در شرایط خاص بستگان او، با تصمیمات و مداخلات پزشکی پیشنهادی، با آگاه شدن از میزان اثربخشی و عوارض احتمالی این مداخلات پس از آگاهی از وضعیت سلامت بیمار
-
peace keeper
صلحبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سازمان یا نیرویی که وظیفۀ آن پایش و تسهیل اجرای موافقتنامۀ آتشبس و پشتیبانی از تلاشهای دیپلماتی برای حل اختلافات سیاسی درازمدت است
-
protectorate1
تحتالحمایگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وضعیت یک دولت غالباً ضعیف در تعامل با دولتی قدرتمند در عرصۀ بینالمللی که در چارچوب یک موافقتنامۀ بینالمللی اختیار تصمیمگیری آن دولت در امور سیاست خارجی و امنیتی به دولتی قدرتمند واگذار شده است