کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موازنۀ قدرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
balance of power
موازنۀ قدرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تعادل حاصل از توزیع قدرت میان دولتها
-
واژههای مشابه
-
balance 3
موازنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] حالتی در یک واکنش شیمیایی که در آن واکنشدهندهها و فراوردههای واکنش از قوانین پایستگی جِرم و بار پیروی میکنند
-
balance of terror
موازنۀ وحشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وضعیتی که در آن دو طرف متعارض میدانند که هریک توان نابودی کامل طرف دیگر را دارد
-
principle of detailed balancing
اصل موازنۀ تفصیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اصلی که براساس آن در یک واکنش تعادلی با تعداد اختیاری اجزای سازنده و مسیرهای واکنش، تعداد اتمهایی که در واحدهای مولکولی مربوط به خود در هر مسیر مشخص در واکنش رفتوبرگشت شرکت دارند، برابر است؛ ازاینرو، مسیر واکنش برگشت نیز باید از هر نظر عکس ...
-
carbonate compensation depth, calcium-carbonate compensation depth, depth of compensation
ژرفای موازنۀ کربنات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ژرفایی در اقیانوس که پایینتر از آن، ذرات کلسیمکربنات به مقدار ناچیز در رسوبات وجود دارد و آهنگ حل شدن کلسیمکربنات برابر یا بیشتر از آهنگ نشست آن است اختـ . ژمک
-
جستوجو در متن
-
balancer
توازنبخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کشوری بانفوذ یا قدرتمند که در یک وضعیت نامتعادل برای برقراری موازنۀ قدرت به سود کشور یا ائتلاف ضعیفتر وارد عمل میشود