کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منقطع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
détaché (fr.)
منقطع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] اجرای نتها در سازهای زهی بهطور جداازهم
-
واژههای مشابه
-
coitus interruptus
نزدیکی منقطع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ← روش پسکشی
-
grand détaché (fr.)
منقطع بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گونهای از اجرای منقطع که در آن زمانِ به ارتعاش درآوردن نت، بلندتر از اجرای منقطعِ معمولی است
-
détaché sec (fr.)
منقطع خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گونهای از اجرای منقطع که در آن فشار صوتی به شکلی اِعمال میشود که با ایجاد صوتی قوی، در مقابل سکوتهای بین نُتها، حالت خشکی به صدا داده میشود
-
petit détaché (fr.)
منقطع کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گونهای از اجرای منقطع که در آن زمانِ به ارتعاش درآوردن نت، کوتاهتر از اجرای منقطعِ معمولی است
-
intermittent weld
جوش منقطع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] جوش ناپیوسته با فاصلههای معین
-
جستوجو در متن
-
sawtooth
دندانارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] درز مضاعفی که در آن قلاب در و قلاب بدنه بهصورت منقطع به هم چسبیدهاند
-
ringback tone
بوق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] صدایی منقطع در گوشی تماسگیرنده که نشان میدهد تلفن مخاطب در حال زنگ خوردن است
-
tacking
خالجوشزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] اتصال دادن قطعات فلزی با جوشهای منقطع و کوتاه در راستای خط جوش
-
flutter tonguing
زبانلرزانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] وضعیتی که در آن با لرزاندن یا چرخاندنِ زبان در مقابل سقف دهان و دقیقاً پشت دندانهای پیش، تکرار سریع و منقطعِ نغمات حاصل میشود
-
lane
خط عبور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] محدودۀ باریکی به عرض سه تا چهار متر در سطح سوارهرو که دو طرف آن با خطکشی ممتد یا منقطع مشخص میشود و خودرو باید در آن حرکت کند
-
withdrawal method
روش پسکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] روش طبیعی تنظیم خانواده از طریق بیرون کشیدن آلت مردانه از زهراه قبل از انزال متـ . نزدیکی منقطع coitus interruptus
-
tonguing , attack with the tongue
زبانزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] استفاده از زبان برای جملهبندی در نواختن سازهای بادی، بهنحویکه زبان در خیزِ اولیه جریان هوا را آزاد و برای اجرای نُتهای پشتسرهم اما منقطع، جریان هوا را قطع میکند