کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منفذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
sutural pore
منفذ درزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] منفذی که در مجاور خط درز در خارداران قرار گرفته است
-
جستوجو در متن
-
Deuterostomia
دهاندوّمیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] نام مشترک شماری از شاخههای جانوران که مخرج آنها از اولین منفذ جنینی و دهانشان از دومین منفذ جنینی به وجود میآید
-
Protostomia
دهاننخستیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] نام تعدادی از شاخههای جانوران که تصور میشود نیای مشترکی دارند و دهان آنها از نخستین منفذ رویانی یا منفذ تَنداله به وجود آمده است
-
contraction coefficient
ضریب انقباض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نسبت حداقل سطح مقطع مایع فورانکننده از یک منفذ به سطح مقطع آن منفذ
-
volcano
آتشفشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کوهی که از انباشته شدن ماگمای فورانشده از یک منفذ به وجود آمده است
-
loophole
روزنه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منفذ یا شکافی باریک در دیوار سنگر که از آن تیراندازی میکنند
-
ampoule
آمپول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] کپسول شیشهای یا پلاستیکی بیمنفذ، حاوی یک چنده دارو بهصورت محلول سترون