کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منعکس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
inverse points
نقطههای منعکس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دو نقطۀ واقع بر قطری از یک دایره یا کره که حاصلضرب فاصلۀ آنها از مرکز برابر با مجذور شعاع باشد و هر دو نقطه نسبت به مرکز دایره یا کره در یک جهت باشند
-
جستوجو در متن
-
accent 3
لهجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زبانشناسی] گونهای از زبان که ویژگیهای تلفظی آن موقعیت جغرافیایی یا جایگاه اجتماعی فرد را منعکس میکند
-
relief map
نقشۀ برجسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که پستیوبلندیهای یک ناحیه را با برآمدگی و فرورفتگی نسبی سطح نقشه منعکس میکند
-
axial focusing
کانونش محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] متمرکز کردن امواج ضربۀ منعکسشده از دیوارۀ تونل اَبَرصوتی بر روی محور اصلی آن
-
variety
گونه 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زبانشناسی] در جامعهشناسی زبان، هر نظام زبانی که مؤلفههای جغرافیایی و اجتماعی زبان را منعکس میکند
-
eco-organ
بوماندام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] یکی از جنبههای مشخص ریختشناسی گیاهان که سازگاری با محیط خارجی را منعکس میکند
-
reflector 2
بازتابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کاسهای مقعر و آینهای که نور لامپ چراغهای راهنمایی را به شکل مطلوب منعکس کند
-
informative prior distribution
توزیع پیشینی آگاهنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] در استنباط بیزی، نوعی چگالی احتمال پیشینی که اطلاع نظری یا تجربی دربارۀ مقدار نامعلوم پارامتر را منعکس میکند
-
non-informative prior distribution
توزیع پیشینی ناآگاهنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] در استنباط بیزی، نوعی چگالی احتمال پیشینی که اطلاع نظری یا تجربی دربارۀ مقدار نامعلوم پارامتر را منعکس نمیکند
-
transit service measure
سنجش خدمات حملونقل عمومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] اندازهگیری کمّی جنبههای معینی در خدمات حملونقل عمومی که منعکسکنندۀ خواستههای مسافران است
-
premium rate service
خدمات نرخِ افزوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] یکی از انواع خدمات شبکۀ هوشمند برای اتصال به خدماتدهندهای دیگر که علاوه بر هزینههای جاری خدمات تلفنی، مخارج اضافی آن در قبض تلفن منعکس میشود
-
inversion 1
انعکاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] با مفروض بودن نقطهای مانند o در یک صفحه یا فضا، نگاشتی از صفحه یا فضا به خودش که هر نقطه را به نقطۀ منعکس آن نسبت به دایره یا کرهای به مرکز o مینگارد
-
incremental trip assignment
تخصیص فزایندۀ سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] روشی در تخصیص سفر که در آن با افزایش میزان ثابتی از تردد و تنظیم سرعتهای رابط، تعادل جریان را تخمین میزنند تا روابط میان سرعت و حجم و چگالی را منعکس کند متـ . تخصیص فزاینده