کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منشي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
continuity girl, continuity clerk, script girl
منشی صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] یکی از اعضای گروه تولید که مسئول ثبت جزئیات تمامی برداشتهای نماها در گروه تولید است تا از بروز خطاهایی که ممکن است تداوم نماها را مختل سازد ممانعت شود
-
secretary service
خدمات منشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که به مشترک امکان میدهد برای ساماندهی تماسهای ورودی همۀ آنها را به تلفن منشی منتقل کند
-
secretary station service
خدمات میز منشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوع پیشرفتۀ خدمات منشی که تلفن مجهز به آن، این قابلیت را دارد که در صورت اشغال بودن خط، تماسهای ورودی را در حالت انتظار قرار دهد تا با آزاد شدن خط پاسخ دریافت کنند
-
جستوجو در متن
-
continuity still
عکس صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] عکسهایی که بهعنوان راهنما، برای حفظ تداوم نماها، منشی صحنه یا عکاس تهیه میکند
-
lined script
فیلمنامۀ تدوین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمنامهای که در آن نکات مهم، مانند ترکیب و توالی نماها و زاویۀ دوربین و فاصلۀ کانونی عدسی و دیگر موارد، در حین فیلمبرداری توسط منشی صحنه برای استفاده در مرحلۀ تدوین ثبت شده است
-
property master, prop master
مسئول وسایل صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] یکی از اعضای گروه تولید که ساخت و تهیۀ وسایل صحنه بر عهدۀ اوست و در حفظ تداوم حضور اشیا و وسایل صحنۀ فیلم با منشی صحنه همکاری میکند