کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منحرف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pervert 1
منحرف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرد دچار انحراف
-
واژههای مشابه
-
sexual pervert, pervert 2
منحرف جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرد دچار انحراف جنسی
-
جستوجو در متن
-
missile magnet
موشکفریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فریبگری که موشک پرتابی به سمت هواپیما را به سوی خود منحرف میکند
-
median barrier
حفاظ میانگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حفاظی طولی برای جلوگیری از عبور خودروِ منحرفشده از میانگاه آزادراه
-
distractibility
حواسپرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی که در آن با کوچکترین محرک توجه فرد از موضوع منحرف میشود
-
sunroof deflector shield
بادشکن دریچۀ سقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] قطعهای که در جلوی دریچۀ سقف نصب میشود و مسیر باد را منحرف میکند
-
blocked shot, block4
سد پرتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، منحرف کردن توپ پرتابشده در مسیرش به سمت سبد، پیش از طی کردن قوس فرودین، بهطوریکه از گل جلوگیری شود
-
longitudinal barrier
حفاظ طولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حفاظی در کنار راه که عملکرد اصلی آن جلوگیری از خروج وسیلۀ نقلیۀ منحرفشده از راه و بازگرداندن ایمن آن به راه است
-
interdiction
ممانعت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اقدامی برای منحرف و مختل کردن و انهدام توان بالقوۀ نظامی دشمن پیش از بهکارگیری آن علیه نیروهای خودی
-
half-batter kerb
جدول نیمپخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] نوعی جدول راسته که اندک انحنایی در رأس دارد و برای ایمنسازی پیادهرو در برابر ورود احتمالی وسیلۀ نقلیهای که از مسیر منحرف میشود به کار میرود
-
attention-switching exercise
تمرین توجهگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] هریک از تمرینهایی که فرد با کمک آنها میتواند افکار خود را از موضوعاتی مانند ولع و وسوسۀ مصرف مواد و الکل منحرف کند و به سمت وقایع اطرافش متوجه کند
-
alpha ray
پرتوِ آلفا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] باریکهای از اتمهای هلیوم دوباریونیده که در میدانهای الکترومغناطیسی منحرف میشود و در ماده یونش شدید ایجاد میکند
-
endgame countermeasures, EGCM
پادکنش وضعیت نهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی پادکنش برای آشکارسازی موشکهای فروسرخ پرتابی در هواگَرد میزبان و بهکارگیری خودکار منور برای منحرف ساختن آنها