کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملکآرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
-آرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ← آرایهگر
-
vote1
آرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مجموع رأیهای اخذشده در یک انتخابات
-
unanimity
اتفاق آرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وحدت نظر مبتنی بر رأیگیری بر سر موضوعی خاص
-
tie vote, tied vote
تساوی آرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وضعیتی که در آن آرا دقیقاً بهطور مساوی میان نامزدها یا گزینههای تصمیمگیری تقسیم شده باشد
-
دندانآرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ← اَرتادندانپزشک
-
set decorator
صحنهآرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] شخصی که مسئولیت کلی آرایش صحنه و ساخت آرایهها را بر عهده دارد
-
خطآرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ماشین خطآرا
-
forest estate
ملک جنگلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عرصهای با کاربرد جنگلی، فارغ از نوع مالکیت آن
-
ballast regulator
ماشین خطآرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینی برای صاف و یکنواخت کردن لایۀ پارسنگ متـ . خطآرا
-
coordination compound
ترکیب همآرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ترکیبی که یک فلز و هستۀ مرکزی آن و تعدادی یون یا گروههای مولکولی، لیگاند آن باشند