کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقعر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
sag vertical curve
قوس مقعر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهی به شکل دو خط مماس که ازطریق یک قوس عمودی سهموی به یکدیگر وصل میشوند و در آن مماس ورودی سرازیر و مماس خروجی سربالاست
-
تابع مقعر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← تابع کاو
-
جستوجو در متن
-
umbilicate colony
پَرگَنۀ نافدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] پَرگَنهای با مرکز فرورفته و مقعر
-
dent corn
ذرت دنداناسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی ذرت که تاجِ دانۀ آن به علت از دست دادن رطوبتِ خورش مقعر است
-
reflector 2
بازتابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کاسهای مقعر و آینهای که نور لامپ چراغهای راهنمایی را به شکل مطلوب منعکس کند
-
concave function
تابع کاو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در یک بازه، تابعی که خط واصل بین هر دو نقطۀ واقع بر نمودار آن در زیر نمودار تابع قرار گیرد متـ . تابع مقعر
-
disc harrow
چنگۀ بشقابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ابزاری در خاکورزی برای خرد کردن کلوخ و جمعآوری علفهای هرز و یکنواخت کردن سطح خاک که از چندین بشقاب مقعر ساخته شده است
-
blast fence
بادبرگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سطوح بازدارندۀ بزرگی از نوارهای افقی چندتایی با مقطع منحنی که سطح مقعر آنها رو به بالا قرار دارد تا جریان گاز موتورهای هواپیمای جت را به سمت بالا منحرف کند