کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاومت عمودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
vertical resistance
مقاومت عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مقاومتی که میزبان در برابر نژادی از یک عامل بیماری بیش از سایر نژادهای آن نشان میدهد و ژنهای اندکی بر آن نظارت دارند متـ . مقاومت اختصاصی specific resistance
-
واژههای مشابه
-
resistance
مقاومت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی، علوم دارویی، فیزیک] [روانشناسی] در رواندرمانی، تصمیم آگاهانه یا ناآگاهانه برای عدم همکاری با درمانگر در برخی زمینهها [علوم دارویی] اَفت پاسخ بدن به دارو [فیزیک] نسبت نیروی محرک الکتریکی یا ولتاژ اعمالشده به دو سر مدار به جریان برقی...
-
resistor
مقاومت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جزیی از مدار الکتریکی که برطبق قانون اهم در برابر عبور جریان ایستادگی میکند یا عبور جریان را محدود میسازد
-
acoustic resistance
مقاومت آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مؤلفۀ حقیقی مقاومت ظاهری آکوستیکی
-
electrode resistance
مقاومت الکترودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مقاومت الکتریکی میان الکترود و مادهای که با آن در تماس است
-
transference resistance
مقاومت انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در روانکاوی، مقاومت بیمار در برابر طرح موضوعات ناخودآگاهانه، با سکوت یا ابراز احساسات عشق یا نفرت منتقلشده از روابط گذشته، به شخص روانکاو
-
composition resistor
مقاومت ترکیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← مقاومت کربنی
-
creep strength
مقاومت خزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مقاومت خاک و مواد سنگی در سطح شیبدار در مقابل خزش
-
abrasion resistance
مقاومت سایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] توانایی ماده برای حفظ ظاهر و ساختار اولیه، هنگامی که در معرض مالش (rubbing) یا کاردکزنی (scraping) یا برخورد قرار میگیرد
-
مقاومت شارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← شارشگیر
-
fluid resistance
مقاومت شاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیرویی که در خلاف جهت حرکت جسم در مایع یا گاز بر آن وارد میشود
-
fracture strength 2, breaking strength
مقاومت شکستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تنش دیفرانسیل در لحظۀ شکست سنگ
-
general resistance
مقاومت عمومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ← مقاومت افقی
-
rolling resistance
مقاومت غلتشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نیروی مقاوم در برابر حرکتِ غلتشی چرخ بر روی ریل