کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معنی آرایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
-آرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ← آرایهگری
-
styling 2
قلمآرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نقشونگار تزیینی که با قلم ترسیم پدید آمده است
-
ore dressing
کانهآرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] جدا کردن کانسنگ از برخی مواد بیارزش
-
set decoration
صحنهآرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] تعیین فضای فیزیکی و آرایش صحنه و ساخت آرایههای آن
-
order of battle
رزمآرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شناسایی و جمعآوری اطلاعات و توانمندی و ساختار فرماندهی و امکانات جابهجایی نفرات و واحدها و تجهیزات نیروی نظامی
-
page layout
صفحهآرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تنظیم صفحه با در نظر گرفتن مقتضیات مطالب درجشده
-
dental orthopedics
دندانآرایی، اَرتاپزشکی دندانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ← اَرتادندانپزشکی
-
coordination number
عدد همآرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تعداد یونها یا گروههای مولکولی که در ترکیب اطراف یک یون معین قرار گرفته باشند
-
جستوجو در متن
-
decoration
آرایهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] هنر تزیین مکان یا اشیا متـ . آرایش 4، ـ آرایی * ـ آرایی در ترکیباتی مانند صحنهآرایی و گلآرایی به کار میرود.
-
ligand
لیگاند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] هر مولکول یا آنیونی که در فضای همآرایی اتم یا یون مرکزی شرکت کند
-
swing vote, floating vote
آرای سرگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] آرایی که تا روز انتخابات قطعی نیست و بدون توجه به وابستگی حزبی به نامزدهای مختلف داده میشود
-
solvated
حلاّلپوشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ویژگی یونی که تعداد معینی حلاّل مانند الکل در فضای همآرایی خود داشته باشد
-
hydrated 1
آبپوشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی یونی که شمار معینی مولکول آب در فضـای همآرایی (coordination surrounding) خود داشته باشد
-
proportional representation, PR, proportional voting
نمایندگی تناسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نوعی نظام انتخاباتی در کشورهای چندحزبی که بر طبق آن هر حزب به نسبت تعداد آرایی که کسب میکند صاحب کرسی میشود